دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ فعالان آشوبهای ۸۸، از در نصیحت به آشوبگران ۹۶ درآمدند که: «اعتراضات خود را از راههای قانونی ابراز کنید»! ...
▬ و سؤالی که در ذهن ما و آشوبگران ۹۶ پدید میآید این است که چرا اصلاحطلبان، همین گفتار را در سال ۸۸ خطاب به میرحسین موسوی نمیگفتند؛ این را که «اعتراضات خود را از راههای قانونی ابراز کنید»! ...
▬ اصلاحطلبی، انصافاً به مثابه مرام تناقضهای علاجناپذیر است؛ «جداً» این جماعت مرام خود را در بیمرامی جستجو میکنند!
▬ اصلاحطلبان شورشی ۸۸ که هنوز هم سران آن شورش را مستحق بخشودگی میشمرند، به شورشیان ۹۶ راههای قانونی را توصیه میکنند! عجب! ... میر حسین موسوی، به رغم امضای تعهد و التزام به قانون اساسی و قانون انتخابات، خلف وعده و تعهد کرد، و ضوابط قانونی تقاضای تجدید نظر در شمارش آراء را زیر پا گذاشت، و کشور و ملت را به پرداخت هزینههای سنگین یک شورش بیفرجام گرفتار کرد، درست مانند شورشیان امروز. او فرصتهای زیادی یافت تا بیانیه بسیار خود را نیز با اینترنت + فیلترشکنهای غیرقانونی بر روی وب قرار دهد، ولی در هیچ یک از آنها به حفره بزرگی که حداقل هشت میلیون رأی در آن جابجا شده و از دید صدها هزار مجری مردمی انتخابات دور مانده بود، اشارهای نکرد. او به مراعات قانون التزام سپرد، ولی به سهولت، و بدون طی کوچکترین مراحل قانونی و با تدارک کمیته صیانت از آراء از ماهها قبل، نشان داد که پذیرش ضوابط فرجامخواهی انتخابات از آغاز هم صادقانه نبوده است. نتیجه آن که در رأس شورش «دروغ ممنوع»، یک «دروغ بزرگ» و تاریخی قرار گرفت.
▬ تاریخ کوتاه اصلاحطلبی از خرداد ۱۳۷۶ تا کنون، کم تناقض فاحش در خود نداشته است؛ آنها از خط امام (رحمت الله علیه) دم میزدند، ولی مهمترین آموزه ایشان که «ولایت فقیه» بود را پشت سر انداختند؛ سادهزیستی ایشان را به کاخنشینی تعبیر کردند تا جایی که مرقد شریف آن امام را هم به شیوه سلاطین آراستند و هیچ وقت به ملت نگفتند که چقدر هزینه کردند تا چنان شد؛ از خط امام دم زدند، ولی شعار نه غزه نه لبنان سر دادند؛ امر به معروف و نهی از منکر را به سخره گرفتند و از منکرات پشتیبانی نمودند طوری که هر جا منکری بود آنها هم بودند تا آن را به اسم قرائتی از شریعت توجیه کنند؛ و خلاصه از خط امام دم زدند، ولی هر حکمتی که ایجاد حکومت اسلامی در چشم مبارک امام خمینی (ره) داشت، کمبها جلوه دادند. آنها سعی کردند که به شیوه روشنفکران غربگرا، یا همان شترمرغهای جلال آل احمد زیست کنند، و امورات خود را بگذرانند.
▬ اصلاحطلبان، جمهوری دموکراتیک را به جای مردمسالاری دینی ولایت فقیه نهادند، اما در عمل به همان جمهوری دموکراتیک هم پایبند نماندند، و به قول آن آقا، هیچ گاه دلشان با منتخب سال ۱۳۸۴ صاف نشد. چرا سعی نکردند که همچون پیام دوم خرداد ۷۶، پیام سوم تیر ۸۴ را درک کنند، در حالی که افسون تقلب به انتخابات ۱۳۸۴ پرتاب سربالای آب دهان است و انتخابات سال ۱۳۸۴ را که خودشان برگزار کرده بودند. واقع آن است که این چریکهای پوستین عوض کرده چپ، نه هیچ گاه خط امامی بودند، و نه هیچ وقت دموکرات.
▬ اصلاحطلبان، خود را انقلابی راستین شمردند و از شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» دم زدند و شعار «ایران برای ایرانیان» ساز کردند، ولی هر از گاهی یکی از آنها به امریکا و انگلستان پناهنده شد و معلوم گردید که شعار «استقلال و ایران» آنها نیز ریشه راستینی نداشته است. از عطاء الله مهاجرانی که زینت کابینه دوم خرداد بود گرفته تا امير حسين متقی، مدیر روابط عمومی ستاد انتخابات دکتر حسن روحانی که در گرماگرم مذاکرات حساس اتمی، آن هم در محل مذاکرات پناهنده شد؛ آنها نه خط امامی بودند، و نه دموکرات، و نه شهروند مسؤولیتشناس ایرانی.
▬ اصلاحطلبان، از حق مردم برای دانستن و «شفافیت» سخن گفتهاند و از آن وقیحتر این که هنوز هم سخن از «شفافیت» و «حقوق شهروندی» میرانند، ولی در جریان مذاکرات اتمی، کسانی را که تنها خواهان شفافیت در مذاکرات سرنوشتساز اتمی بودند، به نام «دلواپسان»، هجو کردند و حقوق شهروندی آنان را آشکارا زیر پا گذاشتند، و هنوز هم اطلاعات درستی از مذاکرات اتمی و قرارداد با ایرباس و رنو و ... نمیدهند. آنها مدعی هستند که آئیننامه قانون الزام دولت به افشای اطلاعات را خودشان تصویب کردهاند، ولی واقع آن است که خود آنها در دولت یازدهم بزرگترین ناقضان آن بودهاند، و در طول تاریخ معاصر، کم دولتی به اندازه آنها حاوی «امر محرمانه» بوده است.
▬ القصه؛ هر نیروی سیاسی دیگر در سایر اکناف عالم بود، با این همه تناقض، با ته مانده نجابت خویش، از ملت خویش عذرخواهی میکرد و به بازسازی عقیدتی و اخلاقی مشغول میشد، ولی این جماعت، هنوز آن قدر کمنجابت هستند که بخواهند همچنان در مرکز سیاست بمانند.
مأخذ:صبحنو
هو العلیم