شارل دوسکوندا بارون دو منتسکیو در «روحالقوانین»
• دانستنیهایی... که درباره مطمئنترین قوانینی که باید در دادرسیهای جنایی مراعات گردد، به دست آمده است، برای بشر فوقالعاده مهم و جالب است. آزادی را فقط میتوان بر شالوده این دانستنیها استوار کرد. میتوان گفت اگر کسی در کشوری که از این بابت بهترین قانون قابل تصور را داشته باشد، به موجب آن قانون، محکوم به مرگ شده و قرار باشد که روز بعد اعدام شود، آزادش بیش از یک پاشای ترک است.
...
• قوانینی که کسی را با شهادت یک تن، به مرگ محکوم کند، قاتل آزادی است. عقل حکم میکند که لااقل دو تن شهادت بدهند. زیرا اگر یک تن بر جرم شخصی شهادت دهد و متهم انکار کند، از این لحاظ هر دو با هم برابرند و لازم است که فرد دیگری در میان باشد که این برابری را برهم زند.
...
• شرط عقل آن است که در محاکمات مربوط به جادوگری و ارتداد بسیار محتاط باشیم، [زیرا] محکوم کردن اشخاص به این گونه جرمها، ممکن است به آزادی، گزندهای بسیار برساند. و اگر قانونگذار نتواند حدود آنها را تعیین کند، موجب بروز بیدادگریهای فراوانی در اجتماع خواهد شد.
• این امر در مورد محاکمات مربوط به خیانت [به ساحت حکمران] نیز مصداق دارد. هیچ چیز ظالمانهتر از آن نیست که مردم را به جرم بیانات بیملاحظهشان به خیانت محکوم کنیم. [زیرا] گفتههای مردم را میتوان به انواع مختلف تعبیر و تفسیر کرد؛ و نیز اختلاف عظیمی میان بیاحتیاطی و بدخواهی وجود دارد. و در مورد آزادی بیان، اغلب به سختی میتوان [در ظاهر امر،] اختلاف میان بیاحتیاطی و بدخواهی را معلوم کرد و قانون در صورتی میتواند کسی را به جرم بیان مطلبی به کیفرهای سنگین محکوم کند که کیفیت بیانات مجرم کاملاً معین شده باشد. کلمات به خودی خود جرمی را به وجود نمیآوردند، بلکه جرم، در مقصودی است که به وسیله کلمات ادا میشوند. ... بنابراین اگر شخصی به میدان عمومی رود و مردم را برای شورش تحریک کند، مرتکب خیانتی بزرگ به مقام سلطنت شده است. زیرا گفتار او با عمل توأم است و خود او در آن شرکت دارد. [بنابراین] جرم مربوط به خود کلمات نیست، بلکه در عملی است که آن کلمات دری ارتکاب آن به کار گرفته میشوند. ... اگر کلمات، خود بتوانند موجد جرمهای سنگین شوند، همه چیز زیر و زبر خواهد شد. ... خاصیت نوشته آن است که از گفته دوام بیشتری دارد، اما اگر مطلبی به قصد خیانت به ساحت حکمران نوشته نشود، به هیچوجه نمیتوان آنرا جرم دانست.