حامد دهخدا؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
░▒▓
▬ پس از خروج کامل اصلاحطلبان از حاکمیت در سال هزار و سیصد و هشتاد و هشت، فعالسازی رقابتهای درونی اصولگرایان، ضروری مینُمود.
▬ از این قرار، به گمانم، از بهمن هشتاد و هشت بود که مجموعه حرکاتی که همسو به نظر میرسیدند، کلید رقابتها را زدند.
▬ تحلیل من این است که بیشتر رقابتها و مخاصماتی که میدان داده شدند، شخصی بودند، و تبدیل به مخاصمات حقوقی امروز شدند.
░▒▓
▬ در جریان رقابتهای درونی اصولگرایان، منتهی به انتخابات هشتاد و چهار، شبهاتی پدید آمد که یکی پس از دیگری مسألهساز شد.
▬ خب؛ گویا قرار بود که از بین شش نفر، دکتر علی لاریجانی، دکتر علی اکبر ولایتی، دکتر محمد باقر قالیباف، دکتر احمد توکلی، دکتر محسن رضایی، و دکتر محمود احمدینژاد، یکی که اقبال مردمی بیشتری دارد به عنوان کاندیدای اصولگرایان معرفی شود.
▬ از کنگره سراسری اصولگرایان در آذرماه هشتاد و سه تا انتخابات اتفاقاتی افتاد که از آن شش نفر، فقط دو نفر نیامدند: دکتر علی اکبر ولایتی و دکتر احمد توکلی. بقیه آمدند، و دکتر محمود احمدینژاد فاتح رقابت شد.
▬ برداشت من این است که آنچه خصوصاً پس از ماجرای وزارت اطلاعات و خانهنشینی یازده روزه میدان داده شد، پرو بال یافتن دلخوریهای این رقابت بود. البته این دلخوریها، فقط آزردگی پنج نفر از یکدیگر نبود، بلکه تمام کسانی که در رده اول و دوم ستادهای انتخاباتی و دفاتر این حضرات بودند، به این ورطه خصومت کشیده شدند. شد معرکهای از رقابتها.
▬ البته این معرکه رقابتها، باعث گرمی و داغی انتخابات پیش روست، ولی عمیقاً بیهوده است. با احترام به طرفهای دعوا، باید اذعان کنم که بیهوده است. حتی اگر قدری شجاعت و تهور به خرج دهم، باید بگویم این رقابتها «بچهگانه» است، و حیف است که جوانان اصولگرا، اعتبار چندانی برای آنها قائل شوند و فکر خود را به آن مشغول کنند.
▬ جوانان اصولگرا، باید از این رقابتهای بیهوده عبور کنند و به آینده بیندیشند.
▬ جوانان اصولگرا، باید یک مسیر عبور سلامت از این مهلکه بگشایند، و به آینده بیندیشند.
▬ جوانان اصولگرا، مسائل زیادی دارند که باید حل کنند. هنوز اصلیترین مسأله مبارزه با فساد و شفافیت است. اولویتهای دیگر هم هست: عدالت، پیشرفت، تأمین و تضمین همسازی میان عدالت و پیشرفت، موضوع مهم بازسازی علوم انسانی و استقرار کامل علوم انسانی اسلامی که میراث علوم انسانی را بر پایه اصول اسلامی بازسازی میکند، تعیین نسبت ما و فعالیت ما با مهدویت، تعیین نسبت ما با فضای رسانهای جدید، تعیین نسبت ما با بیداری اسلامی و خطر اسلامگرایان ظاهری که از جانب غرب تقویت میشوند، موضوع تروریسم، و...
▬ جوانان اصولگرا، باید از این رقابتهای بیهوده عبور کنند و به آینده بیندیشند.
░▒▓
▬ این که میگویم، این رقابتها بیهوده و بچهگانه است، بر میگردد به این که رقابتها از یک خط فنی خارج شد، و وارد اتهامپراکنی گردید. این اتهامپراکنیها هم از همه سو بود. همه، کم و بیش در آن دخیل بودند.
▬ نیز، این قضایا امتحانی شد برای قوه قضائیه؛ به نظر من، وقایع سه سال اخیر نشان داد که قوه قضائیه ما احتیاج به پوستاندازی دارد.
▬ قوه قضائیه یا باید محکم محکوم کند، یا باید از اتهامپراکنی به کسی که اتهام او ثابت نشده است، ممانعت کند.
▬ دولت، برادر رئیس مجلس را با دور زدن قوه قضائیه متهم کرد، و در مقابل، مجلسیها هم بر اساس اتهامی که در دادگاه عیارسنجی نشده بود، خواهان برکناری کامل آقای سعید مرتضوی از همه مناصب و ساقط کردن او از هستی بودند. خوب که دقت کنی در این نمونه، که نمونه نمایایی از همه رویدادهای سه سال اخیر بود، طرفها، مشغول دور زدن قاضی بودند. اضافه کنید، اتهامپراکنیهای مناظره را. همین الگو بود که در پرونده بیمه و آقای محمد رضا رحیمی تکرار شد. همین الگو بود که در قضیه آقای محمد شریف ملکزاده تکرار شد. همین الگو بود که در قضیه آقای حمید رضا بقایی تکرار شد. همین الگو بود که در موضوع آقای اسفندیار رحیم مشایی تکرار شد.
▬ اگر در جریان پرونده بیمه میگویند که در واقع، آقای رحیمی محکوم است، ولی قاضی پرونده، تحت فشار، محکوم نکرد، در درجه اول، قوه قضائیه است که هدف اتهام قرار میگیرد.
▬ اگر در جریان آقای محمد شریف ملکزاده میگویند که در واقع، ایشان محکوم است، ولی قاضی پرونده تحت فشار محکوم نکرد، در درجه اول، قوه قضائیه است که هدف اتهام قرار میگیرد.
▬ اگر در جریان آقای حمید رضا بقایی میگویند که در واقع، ایشان محکوم است، ولی قاضی پرونده تحت فشار محکوم نکرد، در درجه اول، قوه قضائیه است که هدف اتهام قرار میگیرد.
▬ اگر در جریان آقای مهدی هاشمی میگویند که قاضی پرونده تحت فشار است، در درجه اول، قوه قضائیه است که هدف اتهام قرار میگیرد.
▬ اگر در جریان آقای فاضل لاریجانی میگویند که دستگاه قضا بیطرف نیست، در درجه اول، قوه قضائیه است که هدف اتهام قرار میگیرد که چرا در آن جریان آقای سعید مرتضوی را یک روز حبس میکند، بعد رها میکند، و متهم اصلی را تنها برای ادای توضیحات فرا میخواند و جلب نمیکند.
░▒▓
▬ پس، به گمان من، هیچ چیز به اندازه بیاعتمادی به قانون و قاضی، این وسط نقش بازی نمیکند.
▬ در این میان، هم سیاستمداران و منتقدان عجول مقصرند که حوصله طی فرآیند قضایی صحیح برای اقدام صحیح را ندارند، و هم قوه قضائیه که نه میتواند خود را با تعجیل دیگران همگام کند، و نه از حیثیت کسانی که به هر جهت متهم هستند دفاع نماید و علیه اتهامپراکنان اعلام جرم نماید.
▬ آنچه هیزم دعواست، اتهامپراکنیهاست. آنچه شاید صحنه را برای جوان مسلمان گیج کننده کرده باشد، کثرت سر و صدای مسگرهایی است که زیر صدایشان هیچ چیزی جز ایراد اتهامات نیست؛ جز تعدی مکرر به دستگاه قضا، یا تعجیل در حکم و سبقت از قاضی، و گاه هم بیاعتمادی فاحش به دستگاه قضا نیست. اینجا متاع بیتقوایی و بیپرهیزی میفروشند.
░▒▓
▬ حال، تکلیف جوان مسلمان چیست؟
▬ همیشه در این دست بزنگاهها، تکلیف جوان مسلمان معلوم بوده است. من کان من الفقهاء صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً علی هواه، مطیعاً لامر مولاه... فقیهی که نفس خویش مهار کند، نگاهبان دین خویش باشد، و رویاروی هوای نفس گردد، و مطیع فرمان مولایش باشد.
▬ خب؛ این، خط کلی است.
▬ آیتالله مهدوی کنی، و آیتالله محمد تقی مصباح یزدی، پا به میان گذاردهاند. یکی از آنها معرفی فرمودهاند و دیگری هم معرفی خواهند فرمود. خب؛ جوان مسلمان از میان دو معرفی، یکی را انتخاب خواهد کرد. بدین ترتیب، جوان مسلمان، حداکثر اتحاد ممکن را خواهد داشت، و رأی خود را در دو نقطه متمرکز خواهند نمود. این، موجب استحکام خط خواهد بود.
▬ البته، جوان مسلمان، تحلیلی از شرایط سیاسی موجود دارد که بر اساس آن معیار، بین دو گزینه انتخاب خواهد کرد. باید ببیند اولویت حال حاضر کشور کجاست، و ببیند که کدام یک از دو کاندیدا بهتر آن منظور را پوشش میدهند.
▬ نظر من این است که همچنان اولویت اول، مبارزه با فساد است. هر چند که اولویتهای دیگر، از جمله حفظ حداقل پیشرفت، در عین حفظ استقلال و رویارویی کارآمد با تحریمها، بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است.
▬ همچنان اولویت اول مبارزه با فساد است؛ مبارزه با فساد و شفافیت، کمک میکند تا در درون، متحد باشیم، بیشتر به هم اعتماد کنیم، مدیریت و مدیران با تطهیر فضای فعالیت اجتماعی شأنی دوباره پیدا کنند، و به نحو مشخص و روشنی، تلاشهای خود را برای پیشرفت، عدالت، و رویارویی با تهدیدها و تحریمها متمرکز کنیم. از این بابت، شرایط، با سال هشتاد و چهار خیلی فرقی نکرده است. البته نمیخواهم بگویم که از سال هشتاد و چهار تا حالا کاری انجام نشده است، و پیشرفتی صورت نگرفته است. به رغم طرفهای مناقشه امروز، اصرار دارم که کابینه دکتر محمود احمدینژاد، از پرکارترین کابینههای پس از مشروطه بوده است، و علائم و نمودهای مختلف، مؤید این مطلب است. این کابینه، به عدالت متعهد بوده است. این کابینه، بسیار بیش از دو کابینه قبل، به مبارزه با فساد و افشای پرونده فساد بزرگ اقتصادی و پالایش درونی خویش هم متعهد بوده است. ولی به هر حال، اصرار دارم که همچنان مبارزه با فساد، اولویت اول سیاستهاست، هر چند که اولویتهای دیگر، از جمله حفظ حداقل پیشرفت، در عین حفظ استقلال و رویارویی کارآمد با تحریمها، بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است.
▬ نظر به همه این عوامل، من فکر میکنم که جوان مسلمان به رغم هیاهوها، نباید به اشتباه بیفتد، و گمان برد که در سال هشتاد و چهار، اشتباه کرده است. همچنان هم میتوان انتخاب هشتاد و چهار و به نحو محرزتر، انتخاب هشتاد و هشت، را بهترین انتخاب از میان گزینههای آن دو مقطع شمرد، با همه تبعات پیشبینی ناشدهاش. هر نقطه ضعفی را برای دکتر محمود احمدینژاد بشماریم، او انتخاب بهتری در قیاس با عالیجناب اکبر هاشمی بهرمانی رفسنجانی یا عالیجناب میرحسین موسوی یا عالیجناب مهدی کروبی بود، لااقل «عالیجناب» نبود و الآن هم نیست.
▬ انتخاب هشتاد و چهار در جمع گزینههای مطرح یک انتخاب ممتاز و برتر بود. ولی اکنون، دکتر کامران باقری لنکرانی، نمودی از نقاط قوت انتخاب هشتاد و چهار، منهای نقاط ضعف آن است.
▬ دکتر کامران باقری لنکرانی، نقاط قوت انتخاب هشتاد و چهار را دارد: تعهد به عدالت، پاکدستی، سادگی و سادهزیستی و مردمی بودن، توانمندی و کارآیی، همراهی با دولت پرکار هشتاد و چهار، حمایت از نیروهای سیاسی خارج از مرکز و دفاع از گروههای حاشیهای، استقلال از جریانهای سیاسی پیشین، و التزام به ولایت فقیه، آیت ا... سید علی حسینی خامنهای.
▬ دکتر کامران باقری لنکرانی، نقاط ضعف انتخاب هشتاد و چهار را ندارد: نظم و انضباط و تدبیر بیشتر، تعهد شفاف به عالم دینی، آیت ا... محمد تقی مصباح یزدی، و اعتدال و آرامش و اخلاقمداری بیشتر.
▬ جا دارد که جوان مسلمان خود را جمع و جور کند، و برای ادامه خط اصولی مندرج در انتخاب هشتاد و چهار که هماکنون نیز برتری و امتیاز خود را به رخ میکشد، تلاشش را متمرکز کند و از دکتر کامران باقری لنکرانی حمایت کند.مآخذ:...
هو العلیم