دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ ساعت ۲۰ دوشنبه، ۳۰ ام مهرماه، دیدار دو نفره رئیسجمهور و معاون اول که با نقد و نظرهای دو طرفه شروع شد، خاتمه یافت و این دو، آقای روحانی و آقای جهانگیری، با یکدیگر «تجدید میثاق» کردند! این، متن عجیب و غریب، خبری است که روزنامه «سازندگی» منعکس کرده است، و میکوشد به داستانی که مطلقاً اثری از شکوهمندی در آن نیست، «شکوه» ببخشد، با کاربرد عبارت «تجدید میثاق»! «تجدید میثاق»! آقای جهانگیری که تا سال قبل سعی داشتند خود را در همه دستاوردهای دولت سهیم جلوه دهند و حتی در فروردین امسال، قهرمان اعلام دلار «تکنرخی» ۴۲۰۰ تومانی معرفی شدند، امروز، با بیان اینکه هدایت اقتصادی دولت را تا همین اواخر بر عهده داشته، ولی اخیراً رئیسجمهور، خود مدیریت اقتصادی دولت را به دست گرفته است، سعی کرد تا پیروزیها را به نام خود و شکستها را به نام آقای روحانی ثبت کند، و خود را از کارنامه مردود دولت تبرئه نماید و علاوه بر انتقاد حتی زمزمههایی مبنی بر استعفای او نیز به گوش رسید. ولی حالا، «تجدید میثاق» کردهاند! برخی واژهها و عبارات که برای مصادیق شکوهمند به کار میرفتهاند، واقعاً نباید در این نحو موارد به کار رود.
▬ «هنوز»، دو سال و نیم از این دولت مانده است! این لحن بسیاری از مردم است که امروز از دولت تدبیر و امید، مأیوس شدهاند، و عمیقاً آرزو دارند تا دولت جدیدی را در پاستور ببینند. واقعاً و بیاغراق، بددولتی است و بد اداره میشود، شاید و فقط شاید به این خاطر که ملت را به گروگان بگیرند تا FATF را بر زعمای ملت تحمیل کنند. آشفتگی گسترده است. صدر این دولت با ذیلاش سازگاری ندارد و به راستی در خدمت مردم نیست. آقای عباس آخوندی، مرد عراقی، از اعضای اصلاحطلب دولت و رئیس ستاد انتخابات آقای میر حسین موسوی در سال ۸۸ و طراح شعار «دروغ ممنوع»، به وقت دریافت رأی اعتماد گفت که خودش طراح مسکن مهر بوده است و پس از دریافت رأی اعتماد، مسکن مهر را «مزخرف» خواند؛ واقعاً «دروغ ممنوع»! آن «دروغ ممنوع» شبیه همین «تجدید میثاق»، بیشتر نحوی تعارف و شگرد بود و هست! نهایتاً هم با لحنی طلبکار و بدون هر گونه «عذرخواهی از قصور» خود، متن استعفایش را در رسانهها منتشر و علت استعفا را نه ناتوانی خود، بلکه عدم همراهی دولت با ایدههایش عنوان کرد. خدا رحمت کند امامی را که با آن همه خدمت و مرارت در راه سعادت این ملت، مدام و عاقبت از مردم «عذر از قصور» خواست، و این جماعت، بدون خدمت بارزی میروند و عذر تقصیر از ملت نمیخواهند.
▬ آقای محمد شریعتمداری، وزیر صنعت آقای خاتمی و آقای روحانی نیز در مراسم روز ملی صادرات، پس از گذشت چند ماه سخت برای تولیدکنندگان که با توجه به شرایط ارزی ایجاد شد، با گله از دولت میگوید: «در چند ماه اخیر نتوانستیم با زبان قاطع از تولیدکنندگان و صادرکنندگان دفاع و منویات آنها را اجرا کنیم... با این روند درخواستم این است که مرا در هیچ سمت اجرایی دیگر به کار نگیرید، چون اگر روند فعلی ادامه پیدا کند وجود من فایدهای ندارد». آقای شریعتمداری در حالی این جملات را بیان میکنند که گویی فردی غیر از وزیر صنعت، مسؤولیت مستقیم حمایت از تولیدکنندگان، صنعتگران و صادرکنندگان را برعهده دارد و گویی در این ماهها شخصی غیر از ایشان در مسند وزارت جلوس فرموده بوده! گویی از زیر دست ایشان، خودروهای عجیب و غریب وارد نشده بود و انگار گمرک ایشان، کشور را به افلیج نکشانده بود.
▬ ریشه این دشواریها در «انتخابات بد» است. انتخابات، طی سالیان اخیر، بر مبنای کلیشههای متعارف دنیای دموکراتیک، مبتنی بر رقابتها و ترفندهای معمول افکار عمومی پیش رفته است. طرف با اتهام اثباتنشدنی «حصار در پیادهرو» یا کارهایی شبیه «مهندسی تعرفه» به ریاست جمهوری میرسد نه ارائه برنامه صحیح برای اداره کشور. بازتاب پایین آمدن سطح رقابتهای انتخاباتی تا این حد، قدری دلزدگی از اثربخشی سیاست نزد مردم را موجب شده. مسیر اصولی و صحیح، ارائه یک جمعبندی از مسیرهای سیاستی پیموده شده تا کنون، و تبیین قابل درک مسیرهای مکمل یا جایگزین است. برای این منظور، یک دید عمومی و مقایسهای در طول زمان لازم است، تا به ملت، انواعی از مسیرها را پیشنهاد دهد و برای یک مسیر بهتر استدلال کند. بله؛ انتخابات میتواند کماکان و همچون اغلب انتخاباتهای دنیای امروز با ابزار مدیریت افکار عمومی پیش برود، ولی، این، مسیر مطمئنی را به سمت بهبود کشور بشارت نمیدهد. سیاستمداران باید از رخوت خارج شوند، و برای مسائل کشور، راهحلهای واقعی ارائه دهند، یا لااقل ریلهایی ترسیم کنند که راهحلها در انتهای مسیر آنها با مشارکت اقشار مختلف مردم به دست آید (توأم با برداشتهای آزاد از امید رامز).
مأخذ:قدس
هو العلیم