سعید نجیبا؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
• هر چند كه معمولاً دنیس گولت، پایهگذار فلسفۀ اخلاق توسعه قلمداد میشود، ولی آغاز تلاش جدی در این زمینه، بیتردید مصادف با كوشش خلاقانۀ دیوید كراكر و شكلگیری انجمن فلسفۀ اخلاق توسعه (IDEA) توسط او بود.
• دیوید آلن كراكر، مدرك دكترای تخصص خود را از دانشگاه ییل، دپارتمان مطالعات دینی، در رشتۀ «الهیات دینی و فلسفۀ دین»، در سال ۱۹۷۰ اخذ نمود. عنوان رسالۀ دكترای او «یك نظریۀ وایتهدی در زمینۀ منظور و عمل» بود. قبل از اینكه كراكر، به پایگاه فعلی خود، یعنی مدرسۀ خطمشی عمومی دانشگاه مریلند بیاید، مدت ۲۵ سال در دانشگاه ایالتی كلورادو فلسفه تدریس میكرد و در دانشگاه مونیخ استاد مدعو بود. همچنین در همین زمان استاد مهمان در دانشگاه كاستاریكا، دانشگاه مستقل ملی هندوراس، و دانشگاه سن كارلوس در گواتمالا بود. دیوید كراكر، از جولای سال ۱۹۹۶ تا كنون، عضو ارشد هیأت علمی پژوهشی در انستیتو فلسفه و خطمشی عمومی در مدرسۀ خطمشی عمومی دانشگاه مریلند است. دیگر فعالیتهای مهم و متعدد این دانشمند پر كار در حال حاضر چنیناند:
۱. كراكر مشاور «حلقۀ توسعه»، معاون برنامۀ Ph.D.، و معاون ریاست دانشگاه مریلند است؛
۲. او به همراه بنیامین آر. باربر، مدیریت «برنامۀ مطالعات مردمسالاری» را بر عهده دارد. او به همراه دكتر باربر، دورۀ علمی جدیدی با عنوان «مردمسالاری و مردمسالاریسازی: تئوری و عمل» را در پاییز ۲۰۰۴ تأسیس كرده است؛
۳. او با همكاری سابینا آلكایر محقق بانك جهانی بود؛ او پروژۀ تحقیقاتی و آموزشی را با عنوان «پاسخ به ارزشهای فقر: مشاركت و آرمان» تأسیس نمود كه هدف آن دفاع و تكمیل مدلی از مشاركت مبتنی بر ارزشها و مشورت در كشورهای در حال توسعه بود؛
۴. همچنین از اكتبر سال ۲۰۰۵ تا دسامبر همین سال كرسی یونسكو در دانشگاه والنسیای اسپانیا را در اختیار داشته است؛
۵. وی به همراه اساتیدی از آرژانتین، کلمبیا و پرو، اوگاندا، و هند، طرحی را برای ایجاد گروهی كاری بینالمللی برای مردمسالاری مشورتی آماده میكند.
• کراکر در حوزههای فلسفۀ اخلاق كاربردی و فلسفۀ اجتماعی سیاسی، فلسفۀ اخلاق بینالملل، عدالت متعدی ، نظریۀ مردمسالارانه، فلسفۀ اخلاق مصرف، و فلسفۀ اخلاق فساد متخصص و صاحب نظر است. او در دورههای فلسفۀ اخلاق، توسعه، كمكهای خارجی و حقوق بشر تدریس كرده است. كتابهای منتشر شدۀ او عبارتند از:
. Praxis and Democratic Socialism: The Critical Social Theory of Markovic and Stojanovic (Atlantic Highlands, N.J.: Humanities Press; Brighton, Sussex, England: Harvester Press, 1983
. Florecimiento humano y desarrollo internacional: La nueva ética de capacidades humanas. (San José, Costa Rica: Editorial de la Universidad de Costa Rica, 1998
. editor, David A. Crocker and Toby Linden, eds. Ethics of Consumption: Justice, the Good Life, and Global Stewardship (Lanham, MD: Rowman & Littlefield, 1998
. editor (with Jesus Conill) Republicanismo y educación cívica: Más allá del liberalismo (Granada:s Editorial Comares, 2003
• او اخیراً كتاب «توسعۀ مشورتی: فلسفۀ اخلاق، توانمندسازی، و مردمسالاری» را به پایان برده است و در حال كار بر روی كتابی است كه سعی میكند یك چهارچوب تجویزی و عینی را برای بسیاری از كشورها تعریف كند تا بر نقطهضعفهای سیاسی پیشین خود غلبه یابند. كراكر حدود پنجاه مقالۀ علمی منتشر كرده است و در سمینارهای متعددی به ایراد سخنرانی پرداخته است.
• میتوانید از طریق شماره تلفن (۳۰۱) ۴۰۵-۴۷۶۳ و شمارۀ نمابر (۳۰۱) ۳۱۴-۹۳۴۶ در امریكا با او تماس بگیرید. همچنین، آدرس تماس شبكهای با او
آدرس ایمیل جهت جلوگیری از رباتهای هرزنامه محافظت شده اند، جهت مشاهده آنها شما نیاز به فعال ساختن جاوا اسکریپت دارید
است.
░▒ فكر كراكر
• قلمروهای فعالیت كراكر را میتوان به سه بخش نامساوی تقسیم كرد؛
□ بخش اول و عمدهتر شامل آثار وی در زمینۀ فلسفۀ اخلاق توسعه است؛
□ بخش دوم كه تازهتر، کوچکتر و در عین حال رو به گسترش است، مساعی نظری او در زمینۀ دفاع از مردمسالاری توانمندساز و مردمسالاری مشورتی است. اندیشههای وی در زمینۀ اخیر همچنان در حال تغییر و تحول است؛
□ بخش سوم از فعالیتهای او در زمینۀ مسائل حقوق بشر و كاربست فلسفۀ اخلاق در این حوزه میشود.
░▒ ۱. فلسفۀ اخلاق توسعه
• دنیس گولت طلایهدار «رشتهای جدید، فلسفه اخلاق توسعه» محسوب میشود. از اوایل دهه ۱۹۶۰ به بعد، گولت بر آن شد كه «”توسعه“ باید باز تعریف، ابهامزدایی و وارد عرصه بحث اخلاقی شود». دیوید كراكر نیز میكوشد كه كار خود را از یك تعریف ساده و نسبتاً مورد توافق از توسعه آغاز كند؛ توسعه «تغییر اجتماعی مطلوب» است . به زعم او محققان توسعه اذعان میكنند كه نظریه اجتماعی علمی توسعه و توسعهنیافتگی مؤلفههای اخلاقی و همینطور تجربی و سیاسی دارند. سؤالات اساسی این هستند كه «یك جامعه باید در كدام مسیر و با كدام ابزار توسعه یابد؟ از نظر اخلاقی چه كسی مسؤول تغییر مفید و سودمند است؟ وظیفه جوامع ثروتمند، اگر چنین وظیفهای وجود داشته باشد، (و شهروندان آنها) در قبال جوامع فقیر چیست؟». چنین گفتگویی كه در فضای تازه و فعال مطالعاتی موسوم به «Public Policy»، در دانشگاه مریلند مطرح میشود، و میكوشد تا تلفیقی باشد میان فلسفۀ اخلاق، فلسفۀ سیاست، و علوم اجتماعی.
• او، اخیراً در جریان بسط چشمانداز نظری خود با دو نظریهپرداز وارد گفتگو شده است؛ جوزف استیگلیتز و آمارتیا سِن. دیوید كراكر در جریان گفتگوی نظری خود با جوزف استیگلیتز به موضوع جهانیشدن و رابطۀ آن با فلسفۀ اخلاق توسعه میپردازد. او در زمینۀ جهانیشدن میكوشد تا رویكرد میانه و تلفیقی میان چشماندازهای دست راستی و دست چپی پدید آورد و از یك سو تأكید كند كه عوامل خارجی در ایجاد یك فضای نابرابر جهانی بیتأثیر نیستند و در عین حال به عوامل داخلی مانند سوء مدیریتها و فساد دولتمردان و… تأكید دارد. به گمان من او مرزبندیهای چنین تلفیق دوجانبهای را مشخص نكرده است و تلفیق او بیش از هر چیز به پیچیدهتر شدن موضوع منجر شده است، بدون آنكه به تبیین این پیچیدگی كمك شایانی كرده باشد. درگیری او با تامس پوژه دقیقاً در تعیین حد و مرزهای دقیق تأثیر هر یك از این عوامل ضعف خود را نشان میدهد و او را به محاق مناقشه در مثل دریانوردی و باد مخالف فرو میبرد . روشن است كه كوششهای او در زمینۀ جهانیشدن كه شامل آخرین مساعی وی نیز میشود، نیاز به كار بیشتری دارد.
░▒ ۲. مردمسالاری توانمندساز و مشورتی
• نوع تلقی اولیۀ كراكر از مردمسالاری متعارف، یك تلقی واقعبینانه با تكیه بر تنگناهای مردمسالاری تودهای، اكثریتی و مبتنی بر انتخابات است. در واقع، كراكر خطرات مردمسالاری اكثریت، مردمسالاری نمایندگی، مردمسالاری دو حزبی و مردمسالاریای كه به نام مردم و در نهایت به كام نخبگان تمام میشود را درك و ابراز میكند. او برای حل این دشواریها به رویكرد توانمندسازی (capability approach)، كه محور آراء آمارتیا سِن است، دست میآویزد. به این معنا كه بر توانمند ساختن مبتنی بر برابری و مساوات سطوح مختلف اجتماعی، از جمله سطوح پایین (شامل فقرا و گروههای حاشیهای) به عنوان پیششرط وقوع مردمسالاری تأكید میورزد. او همچنین برای مبارزه با تقلیل مردمسالاری به انتخابات به ایدۀ مردمسالاری مشورتی (deliberative democracy) روی میآورد كه بر اساس آن تك تك افراد به طور مساوی در جریان تصمیمگیریها فعالانه و در جریان یك گفتگوی مداوم و خردمندانه در جامعه مداخله میكنند. او معتقد است كه رویكرد مشورتی میتواند رویكرد توانمندسازی آمارتیا سِن را تكمیل كند.
• آنچه در این كوشش او نیز به عنوان یك دشواری به نظر میرسد، همان دشواری است كه در مواجهۀ او با موضوع جهانیشدن جلوه میكرد. در واقع، او در تعیین دقیق مفاهیم و روشهایی كه تجویز میكند، همچنان باید كوشش بیشتری صورت دهد تا نظریۀ خود را از وضعیت مشابه بسیاری نظریات دیگر تجویزی مردمسالاری نجات دهد. در واقع، در زمینۀ مردمسالاری مشورتی، نظریهپردازی متقدمتر یورگن هابرماس در تعیین رویههای عملی گفتگو ناكام مانده بود. وضعیت كراكر و آمارتیا سِن نیز به همین صورت است.
░▒ ۳. حقوق بشر
• کراکر در مقالات «چهارچوبی تجویزی برای حسابرسی از گذشته» و «سنجش عدالت و تلاشهای صلح» به ابعاد فلسفی و نظری رسیدگی به جنایات جنگی میپردازد.
مآخذ:...
هو العلیم