دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ برخی از اصلاحطلبان در یک تعیین موقعیت نادرست (به قول امروزیها، «خطای محاسباتی»)، خود را در موضع مقابل «حکم قرآنی حجاب» قرار دادند، همان طور که چهار دهه قبل، اخلافشان در نهضت آزادی مقابل «حکم قرآنی قصاص» صفآرایی هزیمتباری صورت دادند.
▬ در این راستا، چهارشنبه، به موازات آن که ایده گفتگوی ملی در موضوع حجاب از جانب «خانم ابتکار»، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری مطرح شد، نقلی از دکتر سعید حجاریان در خروجی برخی وبگاههای اینترنتی رد و بدل گردید به این مضمون که، اصلاحطلبان دور و بر گفتگوی ملی نگردند. صرفنظر از کم و کیف این اظهارات، و با استقبال از گفتگوی اصولی در مورد هر موضوعی، در تأمل هستم که، اکنون که اصلاحطلبان گمان میکنند باید هر نوع مخالفخوانی رادیکال از نوع ماجرای دختران زشت کردار را سردمداری کنند، آنها با ورود جامع و کامل مراجع عظام، در موضوع حجاب، و به تبع، طیف وسیعی از چهرههای وجیه این ملت، برای دفاع از «حکم قرآنی حجاب» چه خواهند کرد؟ اگر مطابق پیشنهاد خانم ابتکار گفتگوی ملی در موضوع حجاب شکل بگیرد، و این صحنه از ابهام فتنه آلود فعلی خود مبرا شود، بار دیگر اصلاحطلبان نبوغ خود را با قرار گرفتن در آفساید نشان خواهند داد. اصلاحطلبان نقطه مداخله خود را در یک موضوع که عمق ایدئولوژیک دارد، بسیار بد و نامناسب انتخاب کردهاند، و این، نه تنها یک خطای مکتبی، بلکه اشکال فاحشی در فوت و فن سیاست است.
▬ در همین ارتباط، آیت ا... مکارم شیرازی صبح روز چهارشنبه، موضع خویش را در قبال ماجراهای خبری مربوط به حکم قرآنی حجاب بیان فرمودند، و این، طلیعهای بود که به هر تحلیلگر مسائل تاریخی ایران نشان میدهد که اصلاحطلبان، بار دیگر در تعیین موقعیت منازعه دچار خطا شدهاند. حالا قطعی شده است که در این موضوع، امکان ورود مراجع عظام تقلید هست، و در چنین موقعیتی، طیف عظیمی از گروههای الگویی این جامعه مستقیماً درگیر ماجرایی خواهند شد که اصلاحطلبان، مذبوحانه تلاش میکنند، در فقدان عملکردهای اقتصادی و سیاسی قابل قبول، از آن کلاهی برای خود بدوزند. حالا، پس از آنکه فاطمه حقیقتجو و فریبا داوودی مهاجر، سیاستمداران اصلاحطلب به اصطلاح خط امامی، همچون سایر همقطاران مذکر خود، در قامت رسوایی کامل خط اصلاحطلبی به عنوان یک جریان سیاسی غیر قابل اعتماد ظاهر شدند، حالا نوبت به یک «خطای جریانی» دیگر پس از «هشتاد و هشت» است تا اصلاحطلبان را بار دیگر و شاید برای همیشه، در محاق فرو ببرد. روشن است که کسانی مانند «آقای حجاریان» باید نسبت به این خطای جریانی هشدار دهند، چنان که قبلاً نیز نسبت به مواردی اینچنین هشدار داده بودند. این، خطایی است که در درون صف اصلاحطلبان هم شکاف غیر قابل ترمیم ایجاد خواهد کرد.
▬ صرفنظر از اولویتهای مکتبی که بیش از هر چیز برای تعیین موقعیت نزاعهای سیاسی اهمیت دارد، و اصلاحطلبان باید شاخکهای خود را در تعهد مکتبی هم تیز کنند، برخی ملاحظات فنی در محاسبات قدرت و اقتدار هست که آنها را باید به اصلاحطلبان گوشزد کرد، تا سیاستمداران هوشمندتری برای این کشور باشند:
▬ نکته اول این که مجال طرح دستور کارهای سیاسی استراتژیک، که عمق عقیدتی دارند، بسیار حایز اهمیت است؛ به این ترتیب که لااقل زمینه اجتماعی در فراغت از دستور کارهای مهمتر، بتواند انرژی برازندهای برای دستور کار سیاسی استراتژیک سیاستمدار تخلیه کند. وقتی جامعه از سوء کارکرد دولتی که اصلاحطلبان رأی دادن به او را تعهد کردند گلایههای فراوان دارد؛ در شرایطی که اجتماع غرق در اولویتهای مهمتری همچون بحران جهانی اقتصاد و دم و دنباله آن در ایران است؛ وقتی جامعه دلمشغول بیم و امید از فرجام برجام است؛ وقتی جامعه در زمینه بهداشت و تأمین اجتماعی و شرایط اقلیمی و انبوهی از مسائل دیگر به دنبال آرامش و کنترل بر شرایط است؛ خلاصه، وقتی جامعه این همه نقطه تمرکز حساستر دارد، واضح است که دستور کارهایی مانند گفتگوی ملی در مورد حجاب فروغی و نمدی برای اصلاحطلبان نمیسازد. زمانی طرح دستور کار سیاسی خود را شروع کنید که یک «حداقل زمان مشخص» برای درنگ جامعه در موضوع قابل دستیابی باشد. به لحاظ فنی هم که قضیه را تحلیل کنیم، تصدیق خواهیم کرد که این بحث به سرانجام مطلوب اصلاحطلبان نمیرسد، بگذریم که به لحاظ عقیدتی و «خط امام» عقبنشینی دیگری در کارنامه آنان ثبت شد.
▬ نکته بعد این است که یک سیاستمدار هوشمند و سنجیده، باید موقعیتی را برای طرح دستور کارهای استراتژیک خود انتخاب کند که بوی سوء استفاده و موجسواری ندهد. شاید موجسواری در سیاست برای دستور کارهای با درجه حساسیت پایین اثربخش باشد که آن هم هزینه تاریخی برای حیثیت کنشگر سیاسی به همراه خواهد داشت، ولی برای تعیین نسبتهای استراتژیک که عمق عقیدتی دارند، باید متوجه معنا و مفهوم تاریخی مداخله خود بود. نباید در یک بازبینی تاریخی، اینطور به نظر برسد که شما یک موضع مکتبی را فرصتطلبانه از موقعیتی شبههناک صید کردهاید و خواستهاید از کیکی که اجانب ملت پختهاند، تکهای برای خود بردارید. در صورتی که ملت به چنین قضاوتی در مورد مفهوم تاریخی اقدام شما برسد، تنها هر آن چه به دست آوردهاید را از دست نخواهید داد، بلکه به زیر صفر سقوط خواهید کرد، چرا که فرهنگ ملتها نگران است که این نحو فرصتطلبیها به یک روند تبدیل شود. این، قانون و قاعده فرهنگ ملتهاست که سوء استفادههایی از این دست را سرکوب میکند و همه چیز را به نقطه تعادل باز گرداند.
▬ نکته آخر این که وقتی در جریان یک دستور کار سیاسی، دستهای زیادی در کار است، و شما نمیتوانید به رفتار آنها مراقبت مؤثری اعمال کنید، مواضع استراتژیک خود را در آنجا تنظیم نکنید. اگر مواضع شرکای غریبه به شما نزدیک باشد، مردم، سهم بازار شما را با آنها تقسیم خواهند کرد، و چنین حساب مشترکی نقطه امنی برای سرمایهگذاری استراتژیک نخواهد بود. اگر هم شرکای غریبه مواضع دور دستی در قبال شما داشته باشند، باز هم ماجرا مثبت نیست، چرا که آنها نیروی شما را مستهلک میکنند و مانع از این میشوند تا شما موقعیت متوازنی برای خود تعریف کنید. آنها شما را از تعادل خارج خواهند کرد.
مأخذ:صبحنو
هو العلیم