دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ «دکتر هادی خانیکی»، در سخنرانی با عنوان «اصلاحات امتداد انقلاب»، سخنان خوب و مؤدبانه و انقلابی و اصولگرایانهای فرمودهاند که باید مانند گفتارهای دکتر علی مطهری در مورد حجاب، صداهای مبارکی از اردوگاه اصولگرایان قلمداد شوند. ایشان، اصولگرایانه، فرمودهاند که هر چند جامعه دستخوش تغییرات پر دامنه است، در عین حال، اصول لایتغیر و ثابتی برای اصلاحات وجود دارند که بعد از سال ۱۳۸۴، در بنیاد باران و به تعداد مقدس ۱۲ عدد تدوین شدهاند. ایشان، مستند بارانی این احصاء را نفرمودهاند، ولی بیگمان، خود ایشان میتوانند مأخذی برای نقل این اصول باشند، و اذعان به این اصول، نشانگر آن است که «اصلاحطلبی جداً به اصولگرایی تعبیر شده است»، و ما به عنوان «اصولگرا» باید از این تحول استقبال کنیم.
▬ اصول ۱۲ گانه، عین نقل شماره ۳۳۶۳۶۴۰ در سایتخوان دنیای اقتصاد، بدین شرحاند: «[۱] اولی آن اصلاحات و مرام انسان بود، به طور کلی، به نوع نگاه به انسان اشاره میشد. [۲] دومین، اصلاحات و دین بود که به حضور فعال و مثبت دین در سپهر حیات اجتماعی نگاه میکرد. [۳] سومین اصلاحات و قانون اساسی بود. یکی از ویژگیهای انقلاب ما این بود که خیلی زود به قانون اساسی رسید. [۴] چهارمین اصلاحات و دموکراسی بود؛ چرا که، سیر تحول دموکراسی موضوع قابل توجه و نقد است. [۵] اصلاحات و استقلال و تمامیت ارضی ایران موضوعات بعدی ما بود. [۷] اصلاحات و عدالت هفتمین مفهوم مدون اصلاحات بوده است. [۸] هشتمین اصلاحات و توسعه است. وقتی که من به اصلاحات و توسعه اشاره میکنم منظورم ابعاد مادی و معنوی آن توأماً هست. [۹] نهمین موضوع جمعبندی ما اصلاحات و اقتصاد پویا بوده است. [۱۰] دهمین، اصلاحات و امنیت است، آن هم با توجه به تغییراتی که مفهوم امنیت داشته است. [۱۱] هیچ کشوری نمیتواند بر مشکلات خودش چیره شود، مگر آنکه از موقعیت برجستهای برخوردار شود. [۱۲] اصلاحات و اخلاق هم آخرین مورد از مفاهیم ما بود».
▬ ولی واقع آن است که سخنرانی «دکتر هادی خانیکی»، وقتی کامل میشود که با نقد درونی عملکرد اصلاحطلبان بر مبنای این اصول همراه گردد. وقتی این اصول، گواه گرفته شوند و مشی اصلاحطلبان از ۱۳۷۶ تا کنون بر مبنای این اصول سنجیده شود، و مسیر آینده بر مبنای این نقد درونی تنظیم گردد، سخنرانی «اصلاحطلبی امتداد انقلاب» به درستی تعبیر خواهد شد. شوربختانه، باید اذعان کنیم و بدون تردید « دکتر هادی خانیکی» هم اذعان خواهند داشت، که اصلاحطلبان در مسیر خود، مکرراً این اصول را نقض کردهاند و اساساً مواجهه اصولگرایان با ایشان، دقیقاً در موارد نقض این اصول دوازده گانه موضوعیت یافته است.
▬ به عنوان نمونه، «دکتر هادی خانیکی»، انکار نخواهند فرمود که موضعگیری اصلاحطلبان در سال هشتاد و هشت و پس از آن، و دفاع از عملکرد «آقای موسوی» و «آقای کروبی» در نپذیرفتن تأیید شورای نگهبان، به رغم تعهد اولیه به قانون اساسی و قانون انتخابات و حتی مصاحبه قبلی خودشان و تصریح به پذیرفتن جمعبندی شورای نگهبان، هم خلاف قانون اساسی و هم ناقض اخلاق و پرهیز از دروغ بود. آنها هم قانون و هم اخلاق را زیر پا گذاشتند. این در حالی است که اصلاحطلبان، نه تنها در سال هشتاد و هشت از اهالی بغی حمایت کردند، بلکه پس از آن نیز هیچ گاه از حمایت آنها دست بر نداشتند.
▬ اخیراً، اصلاحطلبان (به استثناء دکتر علی مطهری)، فعالانه در مقابل حکم قرآنی حجاب موضع گرفتهاند، یا لااقل حاضر نشدهاند که صراحتاً اقدام به کشف حجاب را به عنوان نقض مذهب رسمی کشور، هدف انکار و محکومیت خویش قرار دهند. باید از آنان به عنوان کسانی که قانون اساسی جمهوری اسلامی را از اصول مرام خود قلمداد میکنند، پرسید که آیا مطابق اصل ۱۲ قانون اساسی، مذهب رسمی کشور را شیعه قلمداد میکنند؟ و بدین ترتیب ادراکی از تفاوت بزرگ میان یک قانون اساسی عرفی و قانون اساسی دینی دارند؟ آیا آنها اهل تبری یا همان اعلام برائت از دشمنان دین و دشمنان احکام دین هستند؟ یا با آنها مماشات میکنند؟ بلکه اصلاً چهرههای مهمی از اصلاحطلبان، امروز از منکران صریح و تردید ناپذیر دین هستند، و در استودیوهای BBC، دست در کار نقض آشکار احکام و تعالیم دینی دارند.
▬ سخنرانی «دکتر هادی خانیکی»، با عنوان «اصلاحات امتداد انقلاب»، کامل نمیشود، مگر آنکه ریشهیابی بفرمایند که این کژیها در تاریخ نه چندان طولانی اصلاحطلبی از کجا ریشه دوانده است. خوب که دقت کنیم، متوجه میشویم که ریشه اصلی این کژیها، نقض اصل چهارم از از اصول دوازدهگانه منقول از ایشان است. آنها در نقد سیر تحول دموکراسی از همان ابتدا و با عبدالکریم سروش، به بیراهه رفتند و دموکراسی غربی را تنگ تنگ در آغوش گرفتند. «دکتر هادی خانیکی» تصریح فرمودهاند: «چهارمین [اصل]، اصلاحات و دموکراسی است؛ چرا که، سیر تحول دموکراسی موضوع قابل توجه و نقد است». بله؛ به باور ما هم سیر تحول دموکراسی موضوع قابل توجه و نقد است. تاریخ توجه و نقد به دموکراسی به تمایز مهم «جمهوری» از «دموکراسی» رأی میدهد، و میکوشد تا رأی مردم را در چهارچوب انسانیت، دین، اخلاق، عدالت، و قانون اساسی تعبیر کند، و مراقبت نماید تا الزامات توسعه و اقتصاد پویا و امنیت، آزادی و حریت مردم را تهدید نکند. این، یک نقطه تعادل است که در شعار «جمهوری اسلامی نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم» در مقابل شعار «جمهوری دموکراتیک اسلامی» توسط امام (ره) اختیار شد. اصلاحطلبان، در کوشش برای تحمیل مجدد عنوان «دموکراتیک» در کنار «جمهوری»، حکم امام (ره) را به نحوی خام و ناموجه زیر پا گذاشتهاند، و این، ریشه عمده دشواریهای نظری و عملی اصلاحطلبی بوده است.
▬ این را هم باید افزود که از یک دیدگاه اصولگرایانه، اصول دوازدهگانه مورد توجه «دکتر هادی خانیکی»، بویژه باید با اصل «استقلال» که از اصول اعلامی در شعارهای انقلاب اسلامی بوده است، کامل شود. در واقع، اگر «دکتر هادی خانیکی»، واقعاً و عملاً به اصول دوازدهگانهای که فرمودند ملتزم باشند، به یک «اصولگرای خوب» تبدیل میشوند، در عین حال برای تبدیل شدن به یک «اصولگرای تمام و کمال»، یک گام دیگر باقی است؛ و آن یک گام، توجه به امر «استقلال» خواهد بود، که مکرراً در شعارهای انقلابی سال ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ تکرار شده است. اصلاحطلبی امتداد انقلاب نخواهد بود، مگر آن که اصل «استقلال» را در شمار اصول خود بیفزاید، و درکی از تهدید قدرتهای «استکباری» داشته باشد. واقع آن است که کارنامه اصلاحطلبان از بابت این اصل، نه تیره و تار، بلکه سیاه بوده است. شاید این که اصلی به این درشتی در شمار و عداد اصول منقول از بنیاد باران نیامده، از همین جهت باشد که انبوهی از اصلاحطلبان دوم خردادی و بارانی، از امریکا و کانادا و فرانسه و اسرائیل سر در آوردهاند؛ از مهاجرانی و کدیور و افشاری گرفته تا سروش و گنجی و مزروعی و امیرارجمند.
▬ نهایتاً و از همه مهمتر این که، هر چند که التزام به قانون اساسی، در شمار اصول دوازده گانه بارانی منقول از «دکتر هادی خانیکی» هست، ولی برای یک انقلابی خط امامی، اصل ولایت فقیه، یک اصل مقدم بر قانون اساسی است، چرا که انشاء درسهای ولایت فقیه، مقدم بر قانون اساسی بود. هر دوازده اصل، به نحوی در قانون اساسی مندرج هست، ولی از باب اهمیت و تأکید مورد ابرام موازی قرار گرفتهاند و شمار اصول به ۱۲ رسیده است. از این رو به نظر میرسد که در کنار موضوع علی حده «استقلال» که به عنوان اصل ۱۳ افزوده میشود، اصل ۱۴ ولایت فقیه نمیتواند برای آنها که از ابتدا خود را خط امامی مینامیدند، باید در صدر سایر موضوعات مانند توسعه و امنیت و مرام انسان باشد. حالا با اصرار به اصل چهاردهم، مرام دکتر هادی خانیکی کامل میشود، چنان که الیوم اکملت لکم دینکم... .
▬ این اصول ۱۴ گانه، همان اصولی هستند که کم و بیش همان «اصول انقلاب» قلمداد میشوند؛ همان اصولی که اصولگرایان، به واسطه اصرار به آنها «اصولگرا» نامیده میشدند و میشوند.
مأخذ:صبحنو
هو العلیم