فیلوجامعه‌شناسی

مسیریابی نادرست گفتمان تدبیر و امید

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▀█▄ قضیه:
▬    در نخستین سالگرد انتخاب مجدد آقای روحانی و گزینش شورای شهر جدید، همه چیز نشان از نادرستی مسیرهای اصلی در طراحی این دو برنامه سیاسی دارد؛ درست وقتی دکتر سعید حجاریان، طراح ارشد سر و شکل فعلی دولت، و آقای غلامحسین کرباسچی، طراح ارشد سر و شکل شورای شهر، به کل، ابراز نارضایتی از دو برآورده طراحی‌های خود می‌کنند.
▬    وقتی دکتر سعید حجاریان در یک طراحی تازه رادیکال، از برکناری آقای روحانی سخن می‌گویند! لرزه بر اندام ما می‌افتد، چرا که بی‌گمان، او تنها یک تحلیل‌گر سیاسی یا اجتماعی نیست؛ او یک مقام ارشد امنیتی سابق است که علی الاصول هنوز هم دستی در پس امور دارد و همواره بعید تصور می‌شده است که عملاً دست به پیاده کردن طراحی‌های خود نزند. بنا بر این، همواره گمان بر این بوده است که، وقتی او تحلیلی ارائه می‌دهد، باید دنبال دست‌هایی بود که برای جامه عمل پوشاندن به آن تحلیل‌ها به حرکت در می‌آیند؛ و وقتی سخن از برکناری رئیس جمهور هموار می‌شود، درمی‌یابیم که ذهنیت چپ رادیکال به حداکثر آشوب تن سپرده است.
▬    به همین قواره، وقتی آقای غلامحسین کرباسچی که صدر طراحی لیست امید شورای شهر بود (مطابق آن چه از افشاگری روزنامه آفتاب یزد در مورد چینش کرسی‌های دو میلیارد تومانی فهرست امید برآمد)، مهم‌ترین دست‌پخت شورای شهر را که شهردار باشد، هدف تندترین انتقادات ممکن قرار می‌دهد، باید پذیرفت که مسیر تدبیر و امید به دشواری‌هایی برخورده است که نیاز به تنظیم مجدد دارد.
▬    در هفته گذشته نقل قول تکان دهنده سوم از دکتر محمد جواد ظریف برآمد و همه را غافل‌گیر کرد و نشان داد که مهم‌ترین هدف‌گذاری در گفتمان «تدبیر و امید» عمیقاً از واقع‌نگری به دور بوده است؛ دکتر محمد جواد ظریف فرمودند «برجام، بیماری در حال مرگ است که در آی‌سی‌یو و شرایط بسیار سختی قرار دارد». این را آقای محمد رضا رضایی کوچی رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی از حضور دکتر ظریف نقل کرد.
▬    و بالاخره نشانه چهارم، نشانگر شورش سراسری علیه «طرح تحول نظام سلامت» بود که تنها پروژه موفق دولت تدبیر و امید با رضایت هشتاد درصدی مردم تلقی می‌شود. به رغم این موفقیت، پس از حملات بیمه‌ها و شایعه شکرآب وزارت بهداشت و وزارت رفاه، تهاجم دکتر مسعود پزشکیان، نایب رئیس پر نفوذ مجلس شورای اسلامی، و همچنین، توقف تخصیص یارانه ارزی دارو، نشان دیگری از به محاق رفتن مسیر دولت تدبیر و امید است.
▬    مجموع این نشانه‌ها به دکتر حسن روحانی که سیاستمدار ارشد این مسیر است، گوشزد می‌کند که باید نقش خود را ایفا کنند، و دست به تنظیم مجدد مسیرها و ریل‌ها بزنند. این، چیزی است که هم‌اکنون از ایشان انتظار می‌رود.

▀█▄ برهان:
▬    قرار گرفتن در موقعیت یا مسیر سیاسی نادرست، علاوه بر ناکامی‌ها در زمینه قدرت باعث بیماری‌های فرهنگی و اجتماعی نیز می‌شود، و وظیفه تاریخی سیاستمدار ارشد است که فراتر از مناسبات قدرت، به فکر اصلاح مسیرهای نادرست سیاسی باشد. اما، چگونه می‌توان به موقع و به درستی، نامناسب بودن مسیر برنامه سیاسی را تشخیص داد؟
▬    اینجا یک جمله کلیدی وجود دارد: «قرار گرفتن در مسیر سیاسی اشتباه، اتفاق چندان غیر معمولی نیست»؛ پس، لزومی ندارد به ادامه مسیری که قبلاً گشوده‌ایم اصرار بورزیم و گمان کنیم که با اصلاح مسیر، سلب حیثیت عمده‌ای گریبان ما را می‌گیرد. بر عکس، مدام باید آماده باشیم تا وفق قاعده‌ی «هر وقت جلوی ضرر را بگیریم، منفعت است»، مسیرهای اشتباه را تصحیح کنیم. این، خصوصاً در میدان عمل سیاسی امروز که مدام توسط انبوهی از بازیگران ریز و درشت در مقیاس عالم‌گیر، ساخته و برساخته می‌شود، مصداق دارد.
▬    شاخص‌ها و نشانه‌های روشنی باید در دست سیاستمدار ارشد باشد، تا بتواند به موقع و به درستی دست به اصلاح مسیرها بزند؛ یکی از نشانه‌های مسیر نادرست سیاسی این است که با وجود تلاش سخت، نتایج رضایت‌بخشی نداریم؛ خصوصاً اگر دستاوردهای ما در مقایسه با دستاوردهای رقبا طی دو یا سه دوره تلاش، نقصان داشت، باید نتیجه بگیریم که این میدان، میدان حقیقی عمل ما نیست و باید مسیرها را بهبود بخشید یا تغییر داد.
▬    نشانه بعد این است که زیاد در دو راهی تصمیم‌گیری و مصلحت‌سنجی گرفتار می‌شویم. این، نشان از آن دارد که مسیر انتخابی ما با اعتقادات و باورهای اصولی ما در تضاد است. این نحو مسیرها، اغلب با انگیزه‌هایی مانند موقعیت انتخاباتی، پرستیژ سیاسی و گروکشی از رقبای داخلی یا خارجی سیاسی آغاز می‌شوند، ولی نسبت به جوانب موضوع محاسبه و برآورد خوبی صورت نگرفته است، یا میدان رقابت و رقبا بیش از حد سر و ساده تصور شده‌اند. بدین ترتیب، در ادامه چنین مسیر حساب نشده‌ای، مدام مجبور به قمار بیشتر منابع می‌شویم، شاید جاه‌طلبی‌های اولیه تشفی یابند. این نحو سیاست‌ورزی، بیشتر شبیه یک نحو قمار است، و هر چه زودتر آن را قیچی کنید، زودتر رستگار خواهید شد. ادامه حضور در چنین مسیرهای سیاسی اشتباهی منجر به استهلاک روحی و معنوی سیاست‌مدار می‌شود و نشانه چنین وضعی، پرخاش مستمر به دیگران و منتقدان است.
▬    در همین ارتباط، نشانه سومی مطرح است؛ این که قدر مطلق و میزان کلی التهاب فضای سیاسی در اطراف موضوعات اصلی مسیر سیاست ما، بالاست، و این نشان می‌دهد که کار از جایی ایراد دارد؛ هماهنگی‌ها درست انجام نمی‌شوند، سیاستمداران فعال درون میدان توسط سیاستمداران ارشد به خوبی پشتیبانی و پوشش داده نمی‌شوند، مردم در مورد روندهای عملیاتی متقاعد نشده‌اند، تدارکات لازم فراهم نشده، و در یک کلام، طراحی اولیه مسیر، دقیق و درست انجام نشده است. در این شرایط، ادامه مسیر فقط به دامنه خسارت می‌افزاید.
▬    نشانه چهارم این است که ظرفیت‌های کشور هرز می‌روند، و سیاستمدار در میدانی غیر از آمادگی‌های ملت، مشغول سیاست‌ورزی است. این عیان می‌کند که مسیر سیاسی گشوده شده، از نقاط قوت کشور (یا همان چیزی که دکتر سعید جلیلی به آن عنوان «ظرفیت» را اطلاق می‌کرد) بهره نمی‌برد، به روزمرگی دچار شده است، و مردم بهره مستقیمی از اجرای سیاست‌ها نمی‌برند و نمی‌توانند خود را متقاعد کنند تا به روندها کمک برسانند. این نیز دلیل روشنی برای لزوم تغییر مسیر سیاست است. متأسفانه بسیاری از سیاستمدارانی که بیش از حد روشنفکر هستند و مدت‌هاست پیوند مؤثری با مردم نداشته‌اند، این نکته را نادیده می‌گیرند و با هدف حفظ قدرت، چشم خود را بر روی انگیزه‌ها و آرزوهای ملت می‌بندند و بیش‌تر به دنبال انتزاع‌های روشنفکری می‌روند. امروز، واقعاً دگم‌های روشنفکری، عمده‌ترین مانع اصلاح مسیرهای سیاسی اشتباه هستند، و مهم‌ترین اقدام برای خروج از محاق‌ها، عبور از همین دگم‌هاست.
مأخذ:صبح‌نو
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.