فیلوجامعه‌شناسی

سـ☲☷☶ـوژه‌تحقیق: زمانه فراغت/خودتحقق‌بخشی

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    فهم معیار کارل مارکس برای دوره‌بندی تاریخ، توجه به «وجه غالب تولید ثروت ملت» است. فی‌المثل دوره فئودالی، دوره‌ای است که وجه غالب تولید ثروت ملت با اتکاء به بهره مالکانه زمین اتفاق می‌افتد. همین‌طور، دوره سرمایه‌داری، زمانه‌ای است که وجه غالب تولید ثروت ملت متکی بر تولید ارزش اضافی به اتکاء بهره مالکانه سرمایه است.
▬    نکته دوم این که اصولاً دوره سرمایه‌داری خالی از برده‌داری یا تولید ثروت به اتکاء بهره مالکانه زمین نیست، ولی آن‌چه اهمیت دارد، «وجه غالب تولید ثروت ملت» است.
▬    پرسش این است که اگر مارکس هم‌اکنون سر از گور بردارد و زمانه ما را پس از ظهور جامعه شبکه‌ای، برآمدن گوگل، و جانشینی گسترده ماشین‌ها به جای انسان‌ها در تقسیم کار ملت‌ها نظاره کند، زمانه را چه نام خواهد گذاشت؟ آیا هنوز ما را در استمرار زمانه سرمایه‌داری خواهد دید؟
▬    آیا در زمانه سرمایه‌داری به سر می‌بریم، یا صورت‌بندی و قواعد اجتماعی و تاریخی تحلیل زمانه منقضی شده است؟
▬    وجه غالب تولید ثروت ملل به ثمرگیری از ماشین‌ها چرخیده است. البته هنوز صورت‌های پیشین تولید ثروت ملت وجود دارند، ولی در قیاس با ثمردهی ماشینی سهم کمتری یافته‌اند. پس، اساساً موضوع از صورت‌بندی کلی اقتصاد کلاسیک متکی بر «تقسیم کار انسانی» خارج شده و به «تقسیم کار ماشین-انسان-اشیاء» تغییر یافته است.
▬    و امروز، وجه غالب پراکسیس انسانی به چه نحو است؟ چیزی شبیه فراغت/Leisure/خودتحقق‌بخشی در مفهوم ارسطویی آن. یعنی مشغولیت به کاری که منظور از آن بهره‌وری مادی نیست. شهروندان یونانی که در قیاس با جمعیت بردگان در اقلیت بودند، از این نحو زیست برخوردار بودند؛ ولی امروز، در موقعیت‌های شهری همچون تهران، اکثریت مردم در اغلب ساعات عمر، مشغول امر فراغت/Leisure/خودتحقق‌بخشی هستند و آن‌چه دغدغه جدید را می‌سازد، برابری در توزیع فراغت است.
هوالعلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.