دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ قضیه: چهل سال است که در مقابل قدرتهای بزرگ، همان پنج به علاوه یک، مقاومت میکنیم؛ و در مجموع شاخصهای توسعه انسانی، نسبت به همه کشورهای منطقه غرب آسیا، که در مقابل این قدرتها مقاومت نکردند، پیشرفتهتر هستیم؛ قابل انکار نیست. ابتدا با عراق رقابت کردیم، و با مقاومت، کار را به آنجا رساندیم که صدام آن تسلیمنامه را خطاب به رئیس جمهور وقت ما، «آقای هاشمی»، نوشت. پس از آن که عراق را پشت سر گذاشتیم، با عربستان و مصر و ترکیه مقایسه شدیم، و با احتساب مجموع شاخصهای قدرت ملی و توسعه انسانی از آنها نیز پیشی گرفتیم یا قدری با ترکیه شانه به شانه حرکت میکنیم؛ و همه اینها در حال است که یک جنگ صد میلیارد دلاری به ما تحمیل شد، و به هیچ یک از این سه کشور، چنین تهاجمی صورت نگرفت، و هیچ یک از این سه کشور با ممالک محور تکبر، سر خصومتی نداشتند. پس، اگر در حال حاضر در فضای تشدید تحریمهای امریکا هستیم، مطلقاً به این معنا نیست که راه پیشرفت و توسعهٔ ملت ما به دشواری جدی برخورده است؛ و شاید بر مبنای خط تئوریهای جامعهشناسی توسعه در مکتب ECLA و نفی زنجیره انتقال مازاد، اصلاً علت توسعه ما در این چهل سال به رغم همه مضایق، تا اندازه زیادی مرهون همین گسیختن زنجیره انتقال مازاد به حلقوم شیطان بزرگ یا همان ضحاک ماردوش بوده است.
▬ برهان: تجربه تاریخی توسعه در جوامع گوناگون از یونان و بینالنهرین گرفته تا شواهد و موارد کاملاً اخیر، نشان میدهند که پیدا کردن یک حامی خارجی در جریان خیز یک توسعه موفق، نه تنها آسان نبوده، بلکه مرسوم هم نبوده است. در واقع، «توسعههای واقعی و پایدار، اغلب از متن رقابتها به بار آمدهاند تا باجپردازی». نکته مهم: «توسعههای واقعی و پایدار، اغلب از متن رقابتها به بار آمدهاند تا باجپردازی»؛ از یک دیدگاه تاریخی، «توسعههای واقعی و پایدار، اغلب از متن رقابتها به بار آمدهاند تا باجپردازی». قدرتهای بزرگ، معمولاً، خواهان شکلگیری و بال و پر گرفتن قدرتهای نوظهور نیستند و سادهانگاری است اگر گمان ببریم که اگر به آنها باج بپردازیم، آنها به نحو پایدار توسعه ما را تضمین خواهند کرد؛ آنها اصولاً، محافظ وضع نابرابر موجود هستند و جایگاه خود را به خاطر پیشرفت ممالک دیگر، به خطر نمیاندازند، و تا میتوانند در قدرت گرفتن دیگران سنگاندازی خواهند کرد؛ فرقی هم نمیکند، چه شرقی و چه غربی.
▬ فرهنگ قدرشناسی ظرفیتها: یک بینش تاریخی به خیز قدرتهای تمدنی نشان میدهد که اولین گام برای تیک آف توسعه، همواره، ایجاد و برآمدن یک «تیم پشتیبان» بوده است. یک گروه نخبه خوشفکر و متحد، توأم با حس مسؤولیت و پایبندی به اصول، و مستحکم، که پیگیر پیشبرد روند توسعه و بر پا ایستاندن ملت بوده است. این گروه نخبه، باید افق دید وسیعی داشته باشند و مردمی را که در سطوح مختلف فعالیت میکنند، شناسایی و قدرشناسی کنند، و دریابند که هر یک از آنها چگونه میتوانند اجزاء طرح بزرگ را کامل کنند. آنها با در نظر گرفتن «ظرفیت»ها، وجوهی را که باید تقویت شوند را شناسایی میکنند و به نحو «پیگیر» در کار تکمیل آنها هستند. این روحیه در بین «تیم پشتیبان» فراگیر است، که مدام مراقبت کنند که هر خدمت و کمکی به «برادران» و هموطنان خویش از دستشان برمیآید، صورت دهند؛ و به همت این گروه پیشرو، این روحیه در میان همه مردم فراگیر و فراگیرتر هم میشود؛ نهایتاً آنچه به دست میآید، «فرهنگ قدرشناسی ظرفیتها» خواهد بود.
▬ «فرهنگ قدرشناسی ظرفیتها»، به نوبه خود، موجب گسترش «ارتباطات نیرومند» میشود که برگ برندهٔ هر پیشرفتی است. نیروها و فعالان سیاسی و تمدنی در چنین جوامع پیشرویی، مدام و مستمر، ارتباط برقرار میکنند. آنها به جای متکی بودن به دولت، همواره خود را با توش و توان ارتباطی یکدیگر تجهیز میکنند، و البته دولت در چنین جوامعی به نوبه خود از چنین تأکید فعالان اجتماعی و سیاسی بر توانش ارتباطی تغذیه میکند. در واقع، دولت، مدام از طریق و با استمداد از نیروهای اجتماعی با نفوذ به اداره کشور میپردازد. در هر کشور، افراد تأثیرگذاری وجود دارند که لزوماً در موضع قدرت نیستند، ولی در مقیاسهای محلی، توش و توان افزونتری از نهادهای رسمی دارند. فن سیاست، بیش از آن که اداره کشور به کمک روابط رسمی و بخشنامهای باشد، شامل استفاده از این افراد و تشکلهای تأثیرگذار است. در شرایط فعلی، یک دولت موفق، نقشه کاملی از نحوهی ارتباطات و اتصال این قطبهای تأثیرگذار در دست دارد، و در مورد هر اقدامی میداند که پیش و ورای هر دستورالعمل رسمی، چگونه این قطبهای تأثیرگذار را فعال کند. برای تشخیص قطبهای تأثیرگذار، باید به تعداد خطوط ارتباطی آنها توجه کرد. یک سیاستمدار توانمند قدر این قطبهای اثرگذار را میداند و با آنها مشارکت و همکاری میکند، بدون اینکه منتظر نتایج کوتاهمدت باشد، و به مزایای بلندمدت این روابط ایمان دارد. این، قلب «فرهنگ قدرشناسی ظرفیتها» است.
مأخذ:فارس
هو العلیم