دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ توانایی و کارآیی در حکمرانی، در کنار حمایت عاطفی مردمی، ارکان موفقیت هر دولتی است؛ و دولت آقای روحانی از هر دو جهت در وضع و حال مطلوبی به سر نمیبرد. تیم مشاوران، و از آن بیش، تمام فعالان سیاسی کشور باید برای این چالش در یک دولت یک ساله فکری بکنند؛ سه سال از این دولت مانده است. کشور به یک سازماندهی سیاسی نیرومند احتیاج دارد، و سازماندهی سیاسی فعلی مستقر در دولت بیش از اندازه نحیف و نامحبوب است.
▬ در همان سال اول انتخاب آقای روحانی در سال ۱۳۹۲، عدم همراهی مردم در انصراف از یارانهها نشان داد که ایشان در مقام یک دولت سال اولی، از حمایت عاطفی-مردمی چندانی برخوردار نیستند و گویا مردم از سر مصلحت آن را انتخاب کردهاند. از سوی دیگر، امتیاز تجاری ایران-ترکیه، ناسازگاری تیم اقتصادی کابینه و رویارویی آنها که منجر به نگارش نامه علنی شد، فاجعه توزیع ناکارآمد سبد کالا، و انبوهی از نشانههای دیگر عیان کرد که دولت به عنوان یک سیستم، دارای کارایی قابل قبولی هم نیست؛ این دولت نه کارآیی سیاسی و نه حمایت عاطفی و مردمی چندانی دارد.
▬ دولت آقای روحانی باید خود را جمع و جور کند، و به توصیههای نخبگان کشور، در جهت تأمین رضایت ملت و کسب کارآیی سیاسی عمل کند. امیدواریم تیم مشورتی دولت، تحرک قابلی در خود ایجاد نماید. چند توصیه:
▬ نکته اول و مهمترین ایده برای برقراری ارتباط موثق با مردم و ترمیم وجهه دولت که گویی به مصائب مردم بیتوجه است، در این است که به آرمانهای انقلاب برگردید. این، یک رویکرد اخلاقی است. به قول امام (ره)، این، نحوی از «تهذیب» است. آقای روحانی به کابینه مردمیتر و سادهزیستتری احتیاج دارد و حال که باب ترمیم کابینه گشوده شده است، فرصتی است تا از وزرایی که حتی بعضاً مورد تنفر هستند، به سمت وزرایی گسیل شود که برای دولت کسب وجهه کنند. این دولت به وزرای جوانتر و مردمیتری احتیاج دارد.
▬ نکته دوم این است که برای بازسازی حمایت مردمی باید قدم به قدم پیش رفت؛ ولی «باید گام اول را برداشت». دولت باید ضرورت تغییر را بپذیرد و این برای دولتی که در سال نخست صدارت است، خب، دشوارترین گام است. دولت باید در ابتدا بپذیرد که کارش به دشواری خورده است، و باید برای نجات خود و کمک به کشور، گامی بردارد. پس، این وسوسه که ترمیم کابینه به مفهوم قبول اشتباه در چینش مهرههاست، مانع نیرومندی است که دولت باید از پیش روی خود بردارد.
▬ نکته سوم آن است که از انتقادها و پیشنهادهای دیگران استقبال کنید. ایدههای حاکم بر دولت، تنها افکار این کشور نیست. این نکته مهمی است که در تمامی ممالک و خصوصاً در کشوری مانند ایران، وسوسه استبداد را باید به سرعت کنار گذاشت. دولت باید مهارت خود را در بهرهمندی از تمام نیروها نشان دهد، و بتواند از «ظرفیت»های تمام نیروها بهرهبرداری کند. دولت در این مدت به اقتصاددانان لیبرالی تکیه کرد که میدان را و پشت دولت را خالی کردند تا اوهام خود را درباره افکار آدام اسمیت حفظ کنند. این جور مواقع یاد اشتلم امام خمینی (ره) خطاب به روشنفکران میافتم که «چه بدی دیدید از اسلام؟». پرسش این است که چرا دولت به اسلام و مردم مسلمان، ظرفیتهای انقلابی، فرهنگ اردوهای جهادی و منش بسیجی رجوع نمیکند که هر وقت روشنفکران پشت ملت را خالی کردند، این فرهنگ بوده است که نام ایران و ایرانی را در جهان بزرگ کرده است؟
▬ نکته چهارم این است که برای ملت و خود ارزش قائل شوید. هنوز در این دولت کسانی هستند که میگفتند ایرانی تنها لیاقت آبگوشت بزباش درست کردن را دارد! آبگوشت بزباش؟! باز صد لعنت به آن که تولید لولهنگ را به ما نسبت میداد، این مردک دولتی ما آبگوشت بزباش را سقف توش و توان ما میشمارد!؟ قیاس به نفس کرده است، مردک بیمقدار. این جور افراد اگر هم از سر جوگیری چنین بیان غلطی بر زبان رانده باشند، باید مجازات شوند و لااقل از دولت به بیرون پرتاب شوند. چطور دولت توقع دارد که نزد مردم محبوب باشد، وقتی چنین چهرههای موهنی را در درون خود تحمل میکند؟ به خودتان و ملت عظیم الشأن ایران احترام و اطمینان داشته باشید. قطعاً آن قدر باهوش هستیم که ایدههای بسیاری برای عرضه داشته باشیم. اینجا ایران است... اینجا ایران است... اینجا ایران است... اینجا ایران است...؛ هر وقت اراده کردیم، دنیایی را انگشت بر دهان کردیم. به جای افکار منفی، دولت خود را بر «ظرفیت»هایی متمرکز کند که ایدهها و نوآوریهای جوانان، در آنجا ارزشمند هستند. همان خط را بگیرید و مستقیم بروید که خدا نیز بر این ملت برکت خواهد داد.
▬ مطلب پنجم این که باور داشته باشید که ملت ایران در طول تاریخ نشان داده است که باید مشکلاتش را خودش حل کند. ما همچون کشورهای خوابآلود اسکاندیناوی نیستیم که در گوشهای یخزده از جهان، به انزوا افتاده باشد. ایران، چهارراهیترین کشور جهان است، و اگر به خودمان متکی نباشیم، هر نیروی خارجی دیگری، خصلت راهزنی پیدا خواهد کرد؛ چه شرقی و چه غربی. درست که این دولت، مهارت اصلی خود را در دیپلماسی تعریف کرده است، ولی تا دیر نشده باید باور کند که دیپلماسی تمام کشورداری نیست، و حتی در مورد کشوری مانند ایران، فرع بر کشورداری است. ایران کشوری بزرگ و حائز اهمیت است و باید اتکاء هر حکمرانی در آن، استقرار بر «ظرفیت»های درون باشد.
▬ مطلب آخر این که مراقب از دست رفتن زمان باشید. بدون شک دولت دوازدهم، کارهای زیادی برای انجام دادن دارد، اگر بخواهد با سربلندی کنار رود. زمان، واحدی ارزشمند است که نمیتوانید آن را به عقب بازگردانید. دولت باید اطمینان حاصل کند که زمانها را برای اولویتهای واقعی خرج میکند. این که وزرای دولت این روزها برای سرکشیهای استانی، استانهای خوش آب و هوای شمالی را ترجیح میدهند، در حالی که ظرفیتها و عملیات مهمی در نقاط مرکزی و جنوبی کشور اولویت دارند، علامت خوبی نیست. این وزرا شباهت چندانی به نیروهای عملیاتی ندارند، و به نظر میرسد که در رصد و فعال کردن «ظرفیت»های تمام نقاط کشور برای عبور از این کورهراه باید تحرک و چابکی بیشتری از خود نشان دهند. نیک که بنگریم، این دولت، به تحولات مهمی احتیاج دارد.
مأخذ:صبحنو
هو العلیم