فیلوجامعه‌شناسی

پیرامون یک «الگوی پایه پیشرفت»

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    فارغ از انتشار ضمایم، مجموع تدابیر ۵۶ گانه «الگوی پایه» اسلامی-ایرانی پیشرفت، در معرض نقد و نظر عمومی گذاشته شده است. وفق چشم‌انداز مندرج در این «الگوی پایه»، در سال ۱۴۴۴، ایران از نظر سطح کلی پیشرفت و عدالت، در شمار ۴ کشور برتر آسیا و ۷ کشور برتر دنیا شناخته خواهد شد. این برآورد نشان می‌دهد که در افق ۱۴۴۴، از ۷ کشور توسعه‌یافته، تنها سه کشور در خارج از قاره آسیا خواهند بود، و بدین ترتیب، ایران ضمن صعود از پایه هجدهمی فعلی به سمت پایه هفتمی جهان، در سطح چهارم آسیا مکان‌یابی خواهد شد. تدابیر ۵۶ گانه این «الگوی پایه» فازبندی نشده‌اند، و فاقد هدف‌گذاری‌های عینی هستند، و تا تبدیل شدن به یک «الگو» یا «مدل» که به سرنوشت سند چشم‌انداز ۱۴۰۴ گرفتار نشود، فاصله بسیاری دارند، و کوشش جوان‌تر و اصولی‌تری می‌طلبد. نیز باید جایگاه کلی اسناد بالادستی و همچنین موقعیت این سند در مجموعه اسناد بالادستی در سپهر حقوق اساسی کشور معلوم شود و از پیچیدگی فزاینده در حقوق اساسی کشور جداً اجتناب گردد. با عبور از ملاحظات حیاتی مذکور، پرسش این مقال آن است که چه ضرورتی، تقلا برای دستیابی به یک «الگوی پیشرفت» را حیاتی ساخته است؟ پاسخ فی‌الجمله این است: این احساس که بشر از دهه ۱۹۷۰/۱۳۵۰ بدین سو با شتابی خارج از کنترل می‌لغزد و می‌تازد، گویی بر یک ترن رمیده از مبدأ سوار شده است، و کسی دقیقاً نمی‌داند به کدام سو رهسپار خواهیم شد. ضرورت ایجاب می‌کند تا لااقل اندیشمندان موضوع پیشرفت هر جامعه، موقتاً از این ترن بی‌مهار بیرون بپرند، و از یک افق وسیع‌تر، مسیر حرکت ملت را کنترل کنند، و یک مدل عملیاتی اصولی و مطمئن را طراحی نمایند، تا ملت اطمینان یابد که از تمام توان مسؤولانه خود برای «خوب‌زیستن/Living-Well» استفاده کرده‌اند.
▬    ماجرا از این قرار است؛ از دهه ۱۹۷۰ تا کنون، به مدت پنج دهه، سرعت و قدرت میکروچیپ‌ها به طور متوسط، هر دو سال، دو برابر شده است. پیشرفت در سایر حیطه‌ها از توان ذخیره‌سازی اطلاعات و انرژی گرفته تا توش و توان و کیفیت صفحات نمایش و ادوات ذخیره‌سازی نیز به موازات میکروچیپ‌ها و متأثر از آن‌ها پیشرفت کرده‌اند، و در مجموع، سرعت گسترش سالانه تکنولوژی جدید، قابل ملاحظه و سریع‌تر از هر تغییر اجتماعی دیگری است؛ مهم و تکرار: سریع‌تر از هر تغییر اجتماعی دیگر.
▬    این در حالی است که، از دهه ۱۹۷۰ تا کنون، تئوری‌های علوم اجتماعی و نظریه‌های توسعه و رفاه، در رکود نسبی به سر می‌برند. این بدان معناست که پیکره دانش موجود، اطمینان ندارد که پیشرفت‌های تکنیکی طی این مدت، در جهت گسترش، و نه تضعیف، «خوب‌زیستن» به کار گرفته شده است. در نتیجه، به رغم آن که در طول پنج دهه گذشته، بسیاری از کشورها شاهد رشد اقتصادی قابل ملاحظه‌ای بوده‌اند، اما این پیشرفت به طور مداوم با افزایش پایدار در «خوب‌زیستن» همراه نبوده و نیست. حتی، بر عکس، تحقیقات اخیر در مورد کاربست گوشی‌های هوشمند نشان می‌دهد که میکروچیپ‌های قدرتمند طراحی شده برای اتصال ما، اغلب اوقات، ما را بیشتر از هم جدا کرده‌اند، و دل‌بستگی‌ها را به مخاطره افکنده‌اند. برای ما فارسی‌زبان‌ها این جدایی معنای سنگینی دارد، چرا که ما به آدمیزاد، «انسان» می‌گوییم، چون جوهر و گوهر آدم را در «انس» و «عشق» می‌دانیم، و اگر یک تکنولوژی تا این اندازه موجب خلأ «انس» شود، حتماً از جانب «انسانی»، خوب ارزیابی نخواهد شد. پس، نه تنها گسترش تکنولوژی ارتباطی، موجب بهبود زندگی انسانی نشده است، بلکه موجب سقوط آن گردیده، و آن را از مفهوم جوهرین‌اش تهی می‌کند.
▬    ایتان کراس و همکارانش در مقاله‌ای که حاصل یک مطالعه بلندمدت بر روی کاربران فیس‌بوک بود و نتیجه آن در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، به این جمع‌بندی رسیدند که برقراری ارتباط با واسطه و غیر مستقیم، جایگزین خوبی برای «صرف وقت» با دیگر افراد نیست. اینجا، یک نکته مهم وجود دارد: «صرف وقت». «صرف وقت» با دیگران، افق‌ها را به هم نزدیک می‌کند و همدلی و «به‌رسمیت‌شناختن/Recognition» را موجب می‌شود و یک «سنت» و «استمرار» را شکل می‌دهد. در گذشته، انسان‌ها در جریان استمرار کم‌آلایش ارتباطات، به تن واحدی تبدیل می‌شدند و با هم فکر می‌کردند، و حاصل این تفکر اشتراکی، توش و توان فکری بسیار بزرگی بود؛ ولی فیس‌بوک، توده‌ای از افراد تنها با ارتباط موقت و ناکامل است که با «اشتراک در افق» و «همدلی» و «به‌رسمیت‌شناختن» همراه نیست، و اشتراکی در متن یک «سنت» را نیز موجب نمی‌شود.
▬    نکته دیگر، «ناهمسانی» است؛ ویژگی کلیدی تکنولوژی جدید، توانایی چندعملکردی/Multi Task است. در نتیجه، هر یک از افراد به ضمیمه تکنولوژی‌های ارتباطی که مصرف می‌کند، به یک کامپلکس و ملغمه تکرارناپذیر بدل می‌شود و به دشواری می‌تواند شخص واقعی یا شخص شبکه‌ای را هم‌سان و هم‌راه خود تشخیص دهد. این ویژگی تکنولوژی‌های جدید، به رغم تکنولوژی‌های قبلی، درجه بالایی از ابهام بنیادین را در مناسبات انسانی تزریق می‌کند، که ممکن است افراد را حتی از مصاحبت با سایر کاربران تکنولوژی منصرف نماید، و به همراهی با شخصیت‌های دیجیتال مندرج در بازی‌های ویدئویی راغب‌تر گرداند.
▬    مرتبط با این مطلب، نکته دیگری هست؛ این که تلفن‌های همراه، به ضمیمه قابلیت‌های ابری، یک فردیت‌ساز بی‌رقیب محسوب می‌شوند که حاصل آن، افراد کاملاً مستقل هستند. با وجود تکنولوژی جدید بسیاری از همکاری‌ها بلاموضوع می‌شود. وقتی تلفن همراه با شماست، آدرس پرسیدن، سؤال از هویت افراد، حتی مشورت بلاموضوع می‌شود، چرا که هوش مصنوعی همراه شما در گوگل، پاسخ اغلب پرسش‌ها را می‌دهد. بنا بر این، هر چند ممکن است که ما در متن شبکه با انسان‌های دیگر در ارتباط ناقص باشیم، ولی همین ارتباط ناقص، روز به روز در حال کمرنگ‌تر شدن است، و ماشینی مانند گوگل، رفته رفته جای انسان‌ها را در ارتباطات ما می‌گیرد. با این ترتیب، مزایای عظیمی که تکنولوژی‌های جدید از لحاظ «آسانی» فراهم آورده‌اند، به طور قابل ملاحظه‌ای با هزینه‌هایی که از نظر ارتباطات از دست رفته انسانی ایجاد کرده‌اند، جبران شده، و حتی برخی متقاعد شده‌اند که این تکنولوژی‌ها را به رغم همه مزایای آن کنار بگذارند. موضوع اصلی هر گونه پیشرفت، «خوب‌زیستن» است، که مفهومی متعالی‌تر از «آسانی» است.
▬    نهایتاً آن چه باید در مورد آن تأمل کرد، مفهوم «آسانی» است. تکنولوژی جدید «آسانی» قابل ملاحظه‌ای فراهم می‌آورد، و مردم، اغلب به سمت این آسانی می‌غلطند، چرا که دغدغه «خوب‌زیستن» بیشتر شبیه یک دغدغه نظری و غیر انضمامی است که در سرتاسر تاریخ علاقه‌مندان بسیاری نداشته است. «آسانی» بهره‌برداری از تکنولوژی ارتباطی، سه مکانیسم را فعال می‌کند که مردم را برای واکنش به موضوع مهم امکان سلطه ماشین‌ها و از دست رفتن امکان «خوب‌زیستن» کرخ و بی‌حرکت می‌گرداند: این سه مکانیسم کلیدی عبارت‌اند از: «حواس‌پرتی»، «جایگزینی» و «سیگنال‌های اجتماعی منفی». میکروچیپ‌های قدرتمندی در میان هستند که دغدغه‌مندی را بلاموضوع نموده‌اند و «حواس‌پرتی» عمدی را به عنوان تنها مسیر زیست نرمال و معقول جاساز کرده‌اند؛ این وسوسه نیز در کار هست که ارتباطات ماشینی، «جایگزین کافی» برای مزایای ارتباطات انسانی هستند؛ و بالاخره، اجتماع نیز نسبت به هر نوع اختلال در بهره‌مندی دیجیتال خود حساس و حتی پرخاشگر است. به این سه دلیل، دغدغه «خوب‌زیستن» در مقابل پیشرفت تکنیکی، بسیار شبیه وضع و حالی را دچار است که موضوع محیط‌زیست سال‌ها قبل داشت و از جانب اغلب مردم، موضوعی انتزاعی و لوکس و بی‌ربط تلقی می‌شد. باید زمان می‌گذشت و دیر می‌شد، تا همه احساس کنند که موضوع آلودگی محیط زیست به نقطه بی‌بازگشتی رسیده و همه پارامترهای یک زندگی «آسان» را تهدید می‌کند.
▬    برای متقاعد کردن مردم، به تجدیدنظر در پیشرفت تکنیکی پوچ، چیزی بیشتر از جبران عقب‌ماندگی آکادمی و ذخیره دانش لازم است. در ابتدای گفتار گفتیم که تکنولوژی نوین، پنجاه سال است که هر دو سال، دو برابر درشت می‌شود، ولی علوم انسانی نه تنها درشت‌تر نشده‌اند، بلکه در محاق «شک» و «نهیلیسم» عقب‌نشینی کرده‌اند و بسیاری از توصیه‌های معطوف به بهبود خود را به نام «نسبی‌گرایی» پس گرفته‌اند. ما به نحوی انقلاب اجتماعی نیاز داریم. در واقع، نیاز داریم تا در جریان یک فراخوان عمومی در یک حادثه تکان دهنده، تمام مردم را به تأمل در این موضوع دعوت کنیم، تا از اشتراک فکری و «وقت صرف کردن» در این موضوع، یک محصول انسانی خلق شود که بتواند عقب‌ماندگی‌های چندین ساله را جبران کند. مع‌هذا، این ممکن است فقط آغاز یک روند بسیار بزرگ‌تر باشد؛ تغییرات بالقوه در پیشرفت‌های تکنولوژیک موجب شده است، سؤالات جدی در مورد چگونگی آماده شدن برای آینده‌ای که کار انسانی دیگر مورد نیاز نباشد، مطرح گردد؛ و پاسخ به این سؤالات بستگی به عزم جمعی و عمده انسان‌ها برای نقش‌آفرینی دارد. ما اطلاع چندانی نداریم در مورد آن چه آن سوی این پیچ تاریخی انتظارمان را می‌کشد. حالا، موضوع «آسانی» و راحت‌طلبی انسان‌ها می‌تواند نقش یک تعیین سرنوشت تاریخی را ایفا نماید و برای همیشه تسلط ماشین‌ها را قطعی سازد. ولی، «همبستگی انسانی»، «فرهیختگی اخلاقی» و «استقلال نظر»، هر چند که در اقلیتی ایجاد شود، می‌تواند سطح «خوب‌زیستن» را به طرز معناداری بالا ببرد و تاریخ‌ساز گردد. درکی جامع از پیشرفت و رفاه اجتماعی لازم است تا پیشرفت‌های تکنیکی به رغم بسط ساز و برگ زندگی، احساس پوچی برنینگیزند.
مأخذ:قدس
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.