دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ تز ۱. «هدایت مؤثر» سیاسی جامعه، از زمان ماکس وبر، به دو شیوه، محل تأمل جامعهشناسان بوده است؛ یکی از زاویه دید ▄«مشروعیت»، و دیگری، از زاویه دید ▄«قدرت».
▬ تز ۲. برای خود وبر، مؤلفه «مشروعیت» مهمتر بود و او گمان میکرد که «هدایت مؤثر» موقعی اتفاق میافتد که هدایتگر، بتواند اعمال قدرت خود را لااقل به یکی از شیوههای ▄حقوقی و ▄اخلاقی و ▄سنتی و ▄عاطفی موجه سازد؛ و بدین ترتیب، «قدرت» را تبدیل به ▄«اقتدار» نماید.
▬ تز ۳. از آن موقع، در مورد خصال شخصیت هدایتگر، تأملات بسیار صورت گرفته و به تفاوت و تناوب، ویژگیهای ▄صداقت، ▄هوش، ▄قدرت شخصیت، ▄ثبات قدم، ▄اعتماد به نفس، و حتی خصال ▄بیولوژیک و ژنتیک هدف تمرکز تحلیلگران بوده است.
▬ تز ۴. امروز، برداشت ما از «هدایت مؤثر» علاوه بر خصال فوق، شامل مؤلفه مثبت و پیشرو دیگری هم هست؛ این که «هدایتگر مؤثر» پیروان خود را به نحوی هدایت میکند تا بتوانند ▄رهبران آینده شوند، و این مستلزم گسترش خصلت ▄«بهرسمیتشناسی/احترام/RECOGNITION» است. این نوع از لیدرشیپ را ▄هدایتگری ترانسفورماتیک تلقی میکنند که بر توان لیدر بر ایجاد و گسترش سرمایه اجتماعی تمرکز دارد.
▬ تز ۵. خصلت انتشاریافته قدرت در جامعه امروزی که بویژه مورد توجه میشل فوکو قرار دارد، این الزام را به دنبال میآورد که «هدایت مؤثر»، به دنبال گسترش ایده هدایتگری در سکتورهای مختلف اجتماعی باشد، طوری که هر یک از افراد در هر موقعیت برای خود ▄مسؤولیت و حیثیتی از جنس هدایت قائل باشند، و اصطلاحاً ▄«زنده زندگی کنند» و فعال باشند. در قلب این تلقی از لیدرشیپ، ▄«توانمندسازی» و ▄«احترام» قرار دارد.
▀█▄ برای مطالعه بیشتر:
Pitsis, Tyrone S. “Leadership”, in The Blackwell Encyclopedia of Sociology (February 15, 2007), pp. 2565-8