فیلوجامعه‌شناسی

تثبیت آینده‌گشایی

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    مطلب اول: استاد سید مرتضی نبوی، عضو ساده‌زیست هیأت عالی حل اختلاف قوا و مجمع تشخیص مصلحت نظام، دیگر بار و اخیراً در نخستین کنگره «جامعه اسلامی مدیران»، بر آن شدند که: «نوبت نسل جدید است که انقلاب و جمهوری اسلامی را شکوفاتر کنند» و البته در ادامه فرمودند: «وقت ما گذشته است». استاد، با بیان این‌که برقراری روابط، جامعه را حفظ می‌کند، اظهار داشتند: تشکل‌های مختلف ایجاد رابطه می‌کنند و خداوند هم‌افزایی و برکت به آن می‌بخشد؛ مهم‌ترین خدمتی که هر تشکل می‌تواند بکند جذب جوانان و آموزش برای پذیرش مسؤولیت‌هاست. برای این منظور، قانون و شفافیت را، در کنار کمک گرفتن از فناوری اطلاعات، زمینه‌هایی دانستند که باید از جانب حکمرانی خوب فراهم شود تا جوانان و تشکل‌ها بتوانند این وظایف خود را بهتر به انجام برسانند. اضافه کنم که ایشان در جلسات دیگری، وجهه همت اصلی خود را «بهبود فضای کار» نهاده‌اند؛ با این باور که جوانان مشتاق و پر قابلیت به گردونه خدمت به موطن خویش وارد می‌شوند، ولی پس از مدتی تلاش به این جمع‌بندی می‌رسند که گویا کشور به خدمات آنان نیازی ندارد، یا جای خالی برای قرار گرفتن آن‌ها در دست نیست. البته بخشی از این وضع، به معضل جهانی اشتغال، موقعیت‌ها توسط ماشین‌ها باز می‌گردد، ولی بخشی از آن نیز شاید به آن معطوف می‌شود که برخی نسل قبلی‌ها قادر به تعریف موقعیت فراغت‌آمیزتر برای خود و اهدای موقعیت‌های اجرایی‌تر به جوانان تازه‌نفس نیستند.
▬    مطلب دوم: نسل استاد، نسل سید مرتضی نبوی، نسل دوم سیاستمداران انقلابی است؛ آن‌ها همراه با نسل اول، درخشان‌ترین ظرفیت‌ها و استعدادها را نمایان کردند. آن‌ها فعالان یک انقلاب بودند که به رغم وجود ناهمواری‌های عمده، مسیر خود را به طرز قابل قبول و موجب تمجیدی پیمودند؛ هر یک از این ناهمواری‌ها، می‌توانست ملتی را به وضعی دچار کند که ندانند به چه مسیری می‌روند، و به چه سویی باید بروند. آن‌ها مسیر ناهمواری را با نهادسازی‌های خستگی‌ناپذیر پیمودند، و امروز در پی «تثبیت آینده‌گشایی» هستند. تا آنجا که به استاد نبوی مربوط می‌شود چند دو جین مهره سیاسی نسل سوم و چهارم به این کشور تحویل داده‌اند، ولی او آشکارا در پی یک جایگزینی نسلی کامل عیار است و خود، از سال‌ها قبل، این مسیر را با کناره‌گیری از تمام مناسب اجرایی آغاز کرده است؛ و صرف‌نظر از این که ممکن است من با این ایده «جایگزینی نسلی کامل عیار» موافق نباشم، ولی روشن است که نیت خیری که در پس این الحاح وجود دارد، «تثبیت آینده‌گشایی» است، که فی‌نفسه قابل تأمل است.
▬    مطلب سوم: مهم‌ترین چالش پیش روی فعالان جوان، اثبات قابلیت‌هایشان است، و این کار، بیش از اندازه قابل تصور، دشوار شده است. در واقع، شماری از نسل‌های پیشین، دشوار به این باور می‌رسند که «تثبیت آینده‌گشایی» را خوب انجام داده‌اند. این وضع، نه فقط در سیاست، بلکه در همه حیطه‌ها مصداق دارد. هنرپیشه‌هایی که خود، بدون طی مقدمات کافی به صحنه و حتی جلوی دوربین رسیدند، جوانان را به صبوری و «طی مراحل» و «خوردن خاک صحنه» فرا می‌خوانند. خوانندگانی که خود ناگهان از آوازخوانی سر در آوردند، اکنون که جای پایشان را محکم کرده‌اند، جوان‌ترها را به «رسم شاگردی» و «آموختن ساز» فرا می‌خوانند. و سیاستمدارانی که خود، زمانی، با سهولت بیشتری کسوت سیاستمداری یا سیاست‌شناسی به تن کرده‌اند، امروز، جوانان را پس می‌زنند. نتیجه آن شده است که امروز، سیاست، مانند مشاغل پیش‌گفته، مشغله بدون «فراغت‌پیشگی» قلمداد می‌شود؛ پس، جوانان، مکانی برای ورود نمی‌یابند.
▬    مطلب چهارم: البته، استمرار حضور کهن‌سالان و مجرب‌ها در مشاغل اندیشه‌ورزی، مشورتی، درس‌آموزی، تولید محتوا، سیاست‌گذاری، یا حتی تصمیم‌سازی، قابل درک است، ولی اصرار کهن‌سالان بر تکیه زدن به مسندهای اجرایی، نشان دهنده آن است که درک روشنی از «پنجره جمعیتی» که هم‌اکنون، اصلی‌ترین مزیت توسعه کشور محسوب می‌شود، ندارند؛ کشور در انتظار تحقق شعار «نسل آینده‌ساز» سال‌های پیش، و شعور «تثبیت آینده‌گشایی» در حال حاضر است. کهن‌سالان میزها را چسبیده‌اند، و دولت را تقریباً به بدترین شکل قابل تصور اداره می‌کنند، طوری که قراردادهای ناجور امضاء می‌کنند و در سطح حرف و کلام نیز تسلط لازم را بر خود ندارند و هر از گاهی حرف‌هایی می‌زنند که برای جمع و جور کردن تبعات آن مجبور می‌شوند «دروغ» بگویند؛ اتهامی که به «مردی که رفت» می‌زدند، و امروز، خود واقعاً مبتلا به آن‌اند.
▬    مطلب آخر: آن چه در جریان اجرای پر چالش قانون «ممنوعیت به‌کارگیری بازنشستگان»، ملاحظه شد، دفاع با چنگ و دندان کهن‌سالان از یکدیگر برای بر صدر صحنه ماندن، حتی به قیمت ایجاد معضل منطقی در نظام حکمرانی موطن ماست. در واقع، به گمانم، این هوای هم را داشتن، مهم‌ترین مهارت سیاسی است که همچنان در آن نسل باقی مانده، و حتی نیرومندتر هم شده است. آن‌ها سدی محکم ساخته‌اند که جلوی توالی نسل‌ها را گرفته‌اند. از این قرار است که به رغم قطعیت یافتن دو ماه پیش قانون «ممنوعیت به‌کارگیری بازنشستگان»، وزارت کشور برای استاندارانی که رؤسای جمهور ایالات کشور اند، سرپرست موقت تعیین کرده است و در گرماگرم نبرد اقتصادی چندین استان را بدون استان‌دار قطعی رها کرده است.
مأخذ:صبح‌نو
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.