دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ موضوع اظهار نظر جنجالی سرمربی تیم ملی فوتبال در امارات، جنجالهایی برانگیخت؛ و طبیعتاً بخشی از این توجهات به سمت مدیریت در ورزشی و فوتبال و ماجرای «عکس با شورت ورزشی» و «تخصص مدیریت» و «مدیریت رسانهای تیم ملی» و ... معطوف شد.
▬ زمانی، حدود بیست و چند سال پیش، آن گاه که سخن از گسترش رشته نوظهور مدیریت در کشور بود، فن مدیریت، حیطهای تخصصی معرفی شد که آشنایان به آن، متکفل اداره سازمانهایی با زمینههای فعالیت مختلف میشدند. بنا بر این بود که اگر پزشکی خواهان مدیریت بر یک سازمان بهداشتی و سلامت بود، بیش از فن پزشکی، باید به فن مدیریت بر سازمان مسلط میشد. از این قرار، دورههای آموزشی مدیریت دولتی گرمی و رونق یافت.
▬ همواره و از زمان ماکس وبر، چنین تخصصی با عنوان «مدیریت» محل مناقشه بوده است، و گویا این مناقشه پایانی ندارد. امروز، ورزشکاران، خواهان مدیریت ورزشیها هستند، و از مدیریت مدیرانی که «عکسی با شورت ورزشی ندارند» آزرده و سرخوده هستند. پزشکان و حقوقدانان که از همان ابتدا هم تن به تسلط مدیران به حیطه خود ندادند. اقتصاددانان نیز علم استقلال برداشتهاند و میخواهند بانک مرکزی را از حیطه تسلط مدیران که هیچ، از حیطه مردمسالاری خارج سازند، درست مانند پزشکان و مهندسان و وکلا که پیشتر، خود را از دایره مردمسالاری بیرون کشیدند و انتخابات جداگانه خود را برای اداره نهادهای تابعه ایجاد کردند.
▬ دشوار بتوان گفت، که فن مدیریت بر سازمانهای پیچیده امروز، فن علی حدهای نباشد، و یک پزشک و اقتصاددان و حقوقدان و مهندس و... صرفاً به اتکاء سوابق عملی در حیطه تخصصی خود میتواند اقتضائات مدیریت سازمانی را مراعات کند؛ بویژه اگر در شرایط فعلی کشور ما، ادمینیستریشن عمومی نیز اراده به جوانگرایی داشته باشد. بدین ترتیب، بر صدر سازمانهای ما جوانانی با تخصصی نسبی در حیطه عملکردی سازمان، و بدون تخصص و حتی تجربه در مدیریت سازمان قرار خواهند گرفت. میتوان پیشبینی کرد که با انبوهی از مسائل مدیریت و سازمانی مواجه خواهیم بود که همگی از درک پایین از مدیریت سازمانی نشأت میگیرد.
▬ در مقابل اهمیت تخصص مدیریت سازمانهای پیچیده امروز، در عین حال، به سختی میتوان اهمیت دانش حیطه عملیاتی سازمان را هم انکار کرد. این وسط، حیطه سومی را هم نمیتوان فراموش کرد؛ و آن درخواست مردم و مخاطبان سازمانهاست. مدیر امروز علاوه بر آنکه باید بر سر مصالح تخصصی خود بایستد، در گام دوم، باید سازمانهای جدید را بشناسد و قواعد عمل آنها را درک کند، و در رکن سوم، باید مردمسالار هم باشد و خود را در چهارچوب قواعد خشک حرفهای یا مدیریتی گیر نیندازد. اما رکن چهارمی هم برای یک مدیر کارساز در دنیای سخت امروز وجود دارد؛ این که مدیر باید «خودساخته» نیز باشد. اینها چهار شرط یک مدیر مؤثر در شرایط امروز است. شاید در گذشته کسی با یکی از این ویژگیها میتوانست مفید باشد، یا با وقار به دوران مدیریت خود خاتمه دهد، ولی امروز، بدون این هر چهار پایه، میز مدیریت لغزان و لرزان است، و از قضا، این چهارمی از سه تای اول مهمتر است.
▬ مدیریت، یک موهبت ذاتی نیست؛ مدیر، باید خودساخته باشد. برخی افراد ویژگیهای خاصی دارند، مانند این که خوب سخنرانی میکنند، شوخطبع و خوشمشرب هستند، و یا موجه به نظر میرسند. اینها به مدیر کمک میکند، ولی آن چیزی نیست که برای مدیریت امروز کافی باشد. بررسیهایی که در مورد مدیران شرکتهای بزرگ امروز صورت گرفته است نشان میدهد که 70 درصد خصال آنها نمیتوانسته به صورت ارثی به آنها رسیده باشد، و باید در طول زمان و از طریق ممارست به دست آمده باشد. پس، این ایده که مدیران در جامعه امروز میتوانند مدیر متولد شوند، تنها یک افسانه است. در حقیقت، مطالعات نشان میدهند که وقتی مدیران چالشهای بیشتری را تجربه میکنند، شرایط کاری ناخوشایند را از سر گذراندهاند، سطوح بالای مسؤولیت را به انجام و فرجام رساندهاند، نیاز به ارتباطات مؤثر بدون اقتدار رسمی را تجربه کردهاند و شبکه گستردهای از این نوع روابط را ایجاد کردهاند، و زمانی که مدیران زمان کافی را داشتهاند تا راجع به این تجارت در یک اشل وسیع و ساختاری تأمل کنند، آن مهارتی که برای مدیریت اکسیر ارزشمندی است به دست میآید.
مأخذ:قدس
هو العلیم