دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ قضیه: بیانیه «گام دوم» انقلاب، در خور نسل پیشرو جوانی تدارک شده است، که یکی در میان در یک المپیاد، سری بر سرها فراز دارد؛ و جملات آن، پهنای تحلیل نخبگی این نسل پیشرو و نابغه را ایجاب میکند؛ و یکی از جملات این بیانیه، به بازتعریف مفهوم «استقلال» از یک تعبیر «انفعالی» به یک تعبیر «فعال» ناظر است: «”استقلال“ نباید به معنی زندانی کردن سیاست و اقتصاد کشور در میان مرزهای خود تعریف شود».
▬ توضیح این که، چهل سال قبل که توش و توان امروز را نداشتیم، استقلال را عموماً به عنوان «ممانعت پرمقاومت در مقابل قدرتهای ”استکباری“ قلمداد میکردیم»؛ ولی، حالا، در گام دوم، شرایط مهیاست تا همان طور که امام رحمت الله علیه از ابتدا در روزهای مبارزه مد نظر داشتند، موضع فعالتری در مقابل این «مستکبران» بگیریم.
▬ کاوش اول: ملت ما ایدهای داشت و دارد، برای آنکه سرنوشت ملی خویش را خود ملت رقم بزند. این ایده، لنگه اول شعار انقلاب ما را ساخت: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی». ما به فرض «استقلال»، به سمت برقراری حکمرانی توحیدی در درون مرزهای شناخته شده ملی، به حکم قرآن، حرکت کردیم، و چهل سال قبل پیروز شدیم؛ و از همان نخستین گام، به چالش مداخلات خارجی برخوردیم، و تسخیر «لانه جاسوسی/Spy Nest» معلوم کرد که حفظ استقلال با بلند کردن دیوارهای زندان کشور حراست نمیشود؛ ناگهان، به یاد آوردیم که امریکا استقلالخواهیهای دیرپا را در فلسطین و همینطور در ویتنام و امریکای لاتین، چگونه هدف تهاجم آسیبزای خود قرار داده است. استراتژی امام رحمت الله علیه از همان ابتدای نهضت هم این بود که ماندن در مرزها ما را به جایی نمیرساند و ایده رهایی مستضعفان جهان را شیوه و تاکتیکی برای رسیدن به هدف غایی و راهبردی خود قرار داد.
▬ کاوش دوم: همواره، دشواریهایی در تفهیم لزوم این بلند نظری در فضای روشنفکری و سیاسی و سکتور متوسط شهری وجود داشت، ولی امروز، دیگر آشکار شده است که ماندن در حصارهای ملی در حالی که داعش میتواند به چهل کیلومتری این مرزها برسد، خوشباوری است. «ایران» این صدا را شنید، و سردار قاسم سلیمانی و افسر او شهید محسن حججی، به محبوبترین چهرههای این ملت در نظرسنجیهای بینالمللی تبدیل شدند. «ایران»، پیام لزوم خروج از را شنید و به این دکترین خروج از انفعال پاسخ مثبت داد. موشکها، سمبل ملی شدند و ملت به آنها افتخار کرد.
▬ کاوش سوم: حالا، در سندی که حکم مقدمه بر دکترین چهلساله آتی انقلاب اسلامی دارد، تصریح شده است: «”استقلال“ نباید به معنی زندانی کردن سیاست و اقتصاد کشور در میان مرزهای خود تعریف شود». این تصریح، بیش از هر جمله دیگر در این «بیانیه»، بیانگر آغاز رسمی دورهای نو در حیات سیاسی انقلاب اسلامی است؛ اعلام رسمی آغاز ملت توحیدی، یک امپراطوری بدون مرز مستضعفین مقاوم، که مطلقاً خواهان تحمیل خود به اراده ملتهای جهان نیست، بلکه میکوشد از طریق گشایش یک صحنه نبرد بویژه فرهنگی، پیام مقاومت در مقابل قدرتهای خودبزرگبین را که گویا رفته رفته دوباره صحنه جهانی را به برخورد آشکار فرا میخوانند، مخابره کند.
▬ کاوش چهارم: بسیاری از تهدیدهای فرا روی ملت ما تنها از طریق رویكرد جهانی قابل مدیریت هستند. این فرایند از طریق رشد صحنههای مبادله انواع پیامهای سایبر و هوشمند، و جریان افكار و اطلاعات در سراسر جهان و در میان ملتها تسهیل شده است. تا مدتی و حتی تا کنون، نسل اول درگیر انقلاب، بعضاً تصور میکردند و میکنند که فضای سایبر برای «استقلال» ما تهدیدی مسلم است. ولی نسلی که مخاطبان بیانیه «گام دوم» هستند، مایلاند تا این ابزار را به دست بگیرند، و با تسلط بر آن و کشف منطق درونیاش، و پوستاندازی به سمت یک آینده فعالتر، از این ابزار هوشمند استفاده کنند؛ و تا اندازه زیادی در این رسالت موفق شدهاند.
▬ کاوش پنجم: شتاب گرفتن این فرایندهای خلاقانه به سوی آینده، همچنین مستلزم برخی تجدید نظرها در سازمانهای اجرایی هم هست. صدور حکم تجدیدنظر در ساختار بودجه همراه با صدور بیانیه گام دوم از جانب مقام معظم رهبری، میتواند تا بخشی، به همین تعبیر شود که «پوستاندازی و تغییر گستردهای در راه است». مرزبندیهایی كه زمانی دولت را به خود محدود میساخت و از مدتها قبل در برخی فعالیتهای فراملی نظام حکمرانی مانند اربعین، نارسایی خود را نشان میداد، اکنون باید مرتفع شوند، و ریخت دم و دستگاه اجرایی و سایر نیروهای عملیاتی باید با این تعبیر فعال از «استقلال» سازگار گردد.
▬ کاوش آخر: فضای سایبر و شبکهای موجود که چه بخواهیم چه نخواهیم رقم خورده است، سبب ایجاد نوع جدیدی از مفهوم «استقلال» شده است، که با به رسمیت ننشناختن آن، تنها پویایی انقلاب را از نفس میاندازیم. این، ابزاری است که زمام و مهار آن، چندان در دست مبدعانش نیست و نخواهد بود؛ چرا که ذاتاً یک رویداد شتابناک است و شتابنده بودناش، به آن خصلتی کم و بیش مهارناپذیر میدهد. فضای سایبر و شبکه، همچون ارابه سنگینی است که با سرعت مهارناپذیری در حرکت است و راننده و مبدع این عراده، در قیاس با سایر عناصر جاده، چندان تأثیری بر زمام و جهت آن ندارد. اینجا، شیوهای که امام ما به آن «حضور همیشه در صحنه» اطلاق میکرد، راهگشاست. و این، همان نکتهای که سه بار در «بیانیه دوم» تکرار شده است و مهمترین و پرتکرارترین مضمون این بیانیه است: «جوانان باید شانههای خود را به زیر بار مسؤولیّت دهند».
مأخذ:قدس
هو العلیم