سلام آقای دکتر
تشکر بابت تحلیل خوبتان،
با توجه به این که یک سری مسایل را به صورت حضوری با دوستان در سیل لرستان و خوزستان دیدیم ، به نظرم به یک مدل مدیریت بحران یا حتی مدل حکمرانی جالب و کارآمد رسیده ایم! مردم، نهادهای حاکمیتی، اداره های دولتی به خوبی در کنار هم کارمی کردند و جاده ای که در بعضی جاها به صورت باور نکردنی خراب شده بود در عرض یکی دو روز درست کرده بودند، در عرض چند روز لوله آب را از چند کیلومتری رسونده بودند به پل دختر، و .....
واقعا این مدل نیاز به بررسی و تجربه نگاری دارد، البته به شرط این که حاکمیتی نشده و دولتی نشود.
به شخصه پس از مشاهده پتانسیل موجودی که پس از سیل دیدم، خیلی امیدوار شدم و دارم به این فکر میکنم چرا ما در بقیه کارهایمان، مثلا بحران اقتصادی این گونه کار نمی کنیم؟ شاید علتش اینه که دولت خیلی محدودیت ایجاد کرده سر راه اقتصاد، ولی در قضیه سیل نمیتونسته محدودیت ایجاد کنه!

کلا به نظرم یک مدل خوب شکل گرفت تو سیل، به خصوص در لرستان، با تجمیع همه ظرفیت های سپاه و نیروهای مردمی و دولت یک مدل مدیریت منطقه ای (local( شکل گرفت که به خوبی باهم چفت شدند. هر شب یک ستاد بحران شامل نماینده های این افراد برگزار می شد و هماهنگی کامل انجام می شد!

وقتی همچین مدلی که مدیریت منطقه ای هست جواب میده چرا همه ادارات و سازمان های ما دارند از تهران برنامه ریزی و کنترل می شوند، به نظرم وقتش هست به این برسیم که آنچه که از تهران باید بیاد سیاست کلان و احیانا نظارت هست، مدیریت و برنامه ریزی باید بیاد کف میدان.