دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ رئیس جمهور روحانی، در سالگرد خروج ایالات متحده از JCPOA، نامهای به سران کشورهای طرف مذاکره ارسال کردند، و ضمن رسمیت بخشیدن به تعدیل تعهدات جمهوری اسلامی ایران در برجام، دایر بر رهایی از الزام به فروش محصولات هستهای، برای آنان ضرب العجلی شصت روزه تعیین فرمودند. گویا این نامه که از محتوای آن اطلاع کامل نداریم، صراحت کافی را داشته است، طوری که خبرگزاری دویچه وله، تیتر خروج ایران از پیمان اتمی را برای آن برگزیده است: «تنش میان ایالات متحده و ایران: روحانی در واکنش به ترامپ از پیمان اتمی خارج میشود».
▬ حالا، و دو سال مانده به پایان دولت آقای روحانی، آن سخنرانی «به جهنم» در ذهن ما مرور میشود؛ آن وقت که آقای روحانی در دیدار با دیپلماتهای کشور که در تهران جمع شده بودند، طی سخنان تندی، منتقدان مذاکرات ضعیف دولت یازدهم با قدرتهای بزرگ را «ترسو» خطاب کردند و با عصبانیت مثالزدنی گفتند: «به جهنم که میترسید و میلرزید؛ بروید و یک جای گرم برای خودتان پیدا کنید! خداوند شما را ترسو آفریده است!» انصاف این است که تیم رسانهای دکتر حسن روحانی، امروز مروری به آن سخنان داشته باشند و از جانب رئیس جمهور از منتقدان عذرخواهی کنند، چرا که بهوضوح معلوم شده است که تمام و دقیقاً تمام پیشبینیهای منتقدان «دلواپس» آن روز محقق شده است. البته این رویداد، درسی شد برای جوانترهایی که شعارهای پنجاه سال قبل جلیقه زردهای آن موقع در دهه ۱۹۷۰ علیه امریکا را به یاد نداشتند، و حالا میتوانند با اعتقاد راسخ بگویند: «مرگ بر امریکا». از آلکسی دو توکویل تا کنون، امریکا، مأوای مردم بیریشه و ریشهگسیخته بوده است که پیمان و قولشان پیمان نیست، و این موضوع، همواره شعار «مرگ بر امریکا» را موجه میساخته است. امیدوارم، وضع و حال امروز، پندی هم برای بوروکراتهای مستقر در دولت شود تا از خودبزرگبینی دست بردارند و بتوانند حکمت نهفته در کلام دیگران را دریابند.
▬ صرفنظر از هر نوع عقدهگشایی آن روزهای سخت که «دلواپس» وطن بودن اسباب طعن و لعن تلقی میشد، و جوانکی که با تیشرت پرچم امریکا در خیابان میرقصید دوست قلمداد گردید، بله... صرفنظر از همه این شکایتهای درستی که باید به این دوستان قدیم عرضه داشت، مطلب اصلی این گفتار آن است که حالا دولت ما باید چه کند؟
۱. بهوضوح، این دولت، محصول سیاست تکبعدی خود را طی این شش سال گذشته، از دست رفته مییابد. برای طیف وسیعی از ناظران دولت آقای روحانی، اعم از موافق و مخالف، واضح بود که دولت طی این مدت، تمام همت خود را در زمینه برجام صرف کرده است و در سایر زمینهها حرف برازندهای برای گفتن ندارد، یا حتی، حرفهای بدی برای گفتن دارد؛ در حیطه بازرگانی، مسکن، نفت، سلامت، ... ، دولت واقعاً چیزهای بدی برای گفتن دارد؛ چیزهایی بدتر از رهاشدگی کشور. بنا بر این، اولین نگرانی از واکنش دولت در قبال این شکست، آن است که برخی نیروها در درون دولت، بخواهند به هر قیمت شده، شکسته بسته JCPOA را به مثابه «دستاورد خود» حفظ کنند.
۲. نکته بعد این است که مطلقاً، فرد یا کشوری را نمییابیم که مدعی باشد تا به حال هیچگونه بحرانی را پشت سر نگذاشته است. حتی وقوع بحرانها کارکرد مهمی برای پیشبرد تمدنها دارد. ما، اغلب، زمانی به شناخت بیشتر از خود میرسیم که دچار مسألهای غیرمنتظره و شرایط بحرانی شویم. بحران، شبکهای از مسائل متقاطع و کم و بیش غیرمنتظره و غافلگیر کننده است که عموماً نمیتوان از راههای پیشین و موجود، نسبت به آن عکسالعملی متناسب نشان داد یا در قبالاش تصمیمگیری درست کرد. از این قرار، به نظر میرسد که مغز و جوهر مدیریت بحران، تا حد زیادی رویارویی با «غافلگیری» است. دولت ما، باید در قبال این وضعیت، به سرعت پیشنگرههای دورهای کوتاهمدت و میانمدت و بلندمدت، سامان دهد، و برای هر دوره «سناریوهای پنجگانه» طراحی کند. برای هر یک از سه دوره، فهرستی از پنج موردی را تهیه کند که ممکن است کشور را دچار چالش جدی و مشکلات بزرگ کنند، و مطمئن شود که برای حل یا تخفیف آنها برنامه دارد.
۳. در هنگام برنامهریزی، برای پیشگیری و مواجهه با مشکلات، باید احساسات شخصی و ملاحظات و هر اشتباهی را که قبلاً مرتکب شدهایم را کنار گذاشته و تصور کنیم که در قامت مشاور دولت هستیم نه خود دولت؛ به این ترتیب، داوریهای مستقل آسانتر خواهد بود. پس، باید بیمحابا آماده رها کردن مسیرهای اشتباه پیشین و بررسی گشودن مسیرهای تازه باشیم. دولت، باید آماده گشودن مسیرهای تازه باشد و با محافظهکاری و چسبیدن به مسیرهای گذشته، چیزی عاید خودش و کشور نخواهد شد.
۴. این هم نکتهای است که دفتر رئیس جمهور در این فرآیند نقش مهمی دارد، و باید بتواند ضمن ایجاد یک روابط عمومی قوی، روابط آسیب دیده را در داخل کشور ترمیم کند و بتواند از همه «ظرفیت»های کشور استفاده کند.
۵. نهایتاً توصیه ما به دولت این است که با نیروها و «ظرفیت»های داخلی همدلی کند و با آنها لااقل به اندازه قدرتهای بزرگی که به او وفا نکردند، مهربان باشد. واقعاً باید استهزاء آنها که امروز معلوم شد به درستی «دلواپس» بودند، از جانب دولت و مطبوعات نزدیک به دولت متوقف شود. همان ابتدای استهزاء منتقدان توسط اعوان و انصار دولت، مقام معظم رهبری در سخنرانی نوروزی رضوی سال ۱۳۹۴ نسبت به استهزاء «دلواپسان» هشدار دادند، ولی هواداران دولت متوقف نشدند و هنوز هم از عنوان «دلواپس» به عنوان ادات تمسخر استفاده میکنند. ایشان فرمودند: «دلواپس بودن جرم نیست. میتوانند کسانی حقیقتاً نسبت به یک مسألهی مهم و حسّاس کشور، احساس دلواپسی و دغدغهمندی کنند؛ هیچ مانعی ندارد؛ امّا این به معنای متّهم کردن نباشد، به معنای نادیده گرفتن زحمات و خدمات نباشد. از آن طرف هم دولت و طرفداران دولت به کسانی که ابراز دغدغه و دلواپسی میکنند، بایستی اهانتی نکنند». صفای باطن ایجاب میکند که دولت و دوستان دولت، صادقانه از «دلواپسان» عذرخواهی کنند.
مأخذ:فارس
هو العلیم