دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▀▄█▌ قضیه
■ تجربه پیشین جامعه شناسی در تحلیل نهادهای اجتماعی، حاوی این نکته است که باید از خوش بینی و بد بینی کامل به نهادهای اجتماعی پرهیز کرد.
■ زمانی ماکس وبر، پس از وقوع «انقلاب مدیریت» در پایان قرن نوزدهم، بوروکراسی را فرجامی تیره و تار از جنس «قفس آهنین» برای تمدن بشری انگاشت، ولی بعدها معلوم شد که توان انسان در استفاده از ظرفیتهای مثبت بوروکراسی برای بهبود تبعات آن، بیش از آن بود که در بدو امر به نظر میرسید.
■ اکنون، و پس از وقوع «انقلاب ارتباطات» در پایان سده بیستم، برخی گمان میبرند، تکنولوژی ارتباطات، آغاز فروپاشی اجتماعی و انهدام ساز و کارهای تمدن ساز اتحاد انسانی است. میتوان تصور کرد که در آینده این نحو قضاوتها رنگ امروز خود را خواهند باخت، و بشر بار دیگر از ظرفیت حائل خود برای تبدیل تهدیدها به فرصت استفاده خواهد کرد. این نحوی تکرار روح آغاز قرن است.
■ سؤال این است که تا چه حد ما آگاهانه یا ناخودآگاه ناظر دگرگونی وسیع ناشی از فضای تعاملی و سایبر ناشی از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، در تجربه روزمره زندگی خود هستیم؟ این پرسش را میتوان به دو نکته تجزیه کرد؛ یکی آن که ابعاد دگرگونی اطلاعاتی در زندگی روزمره انسانی چیست؟ و دیگری این که آگاهی گسترش یافته از این ابعاد چقدر است؟
░▒▓ اینترنت به مثابه آرمان شهر منفی/ تز اول
■ دشواری اصلی ما با ماشینها، اساساً در سرعتی است که به بار میآورند؛ و این سرعت، از توان هضم و جذب ما بیشتر است.
■ ماشینها عناصر مختلف فضایی و زمانی سازنده حضور واقعی ما در دنیا را تغییر میدهند، و در نتیجه، رابطه ما را با جهان به هم میریزند و به یک رابطه دورادور (teletopological) بدل میکند و آن نیز به نوبه خود، غنای تجربه معقول نزد ما را میکاهد.
■ وضع اسف بار اخلاقی در جامعه توده وار امروز اساساً از این روست.
░▒▓ اینترنت به مثابه آرمان شهر منفی/ تز دوم
■ سرعت شتاب انتقال اطلاعات و ارتباطات، که توسط فناوریهای مدرن فراهم شده، منجر به از دست رفتن حضور صمیمی و کاهش تجربه مجسم و ملموس زندگی میگردد. زندگی به حرکتی مداوم بدل میشود، و حضور ما در جهان به مثابه نحوی «حضور مجازی» است.
░▒▓ اینترنت به مثابه آرمان شهر منفی/ تز سوم
■ این موضوع، نحوی شرایط ناکجاآباد منفی فاجعه بار به بار میآورد.
■ این ناکجاآباد منفی حاوی این جوهر است که در آن «زمان مرده است»، و عمر به جای زمان، با سرعت تعریف میشود؛ نحوی حرکت بی پایان در «برهوت».
■ مردم در این ناکجاآباد، برای سنت و تجربه و اجتماع و روابط صمیمی، ارزشی قایل نیستند.
░▒▓ اینترنت به مثابه آرمان شهر منفی/ تز چهارم
■ توان عبور و فرا رفتن از جهان واقعی، حجم و فرمت جهان را نامأنوس میسازد، طوری که انرژی حیاتی انسانها به جای هر کار دیگر صرف درک و انطباق با شرایط نو به نو شونده میگردد.
■ حاصل این زیست دست پاچه و فشرده، تلفیق عجیب و غریب وجوه مختلف و ناسازگار زندگی خواهد بود.
░▒▓ اینترنت به مثابه آرمان شهر منفی/ تز پنجم
■ گمشده بعدی، بینایی انسانی است.
■ مجازی سازی و ایماژگون شدن تجربه، آفتی است که انرژی تمدن ساز انسان را در این شرایط از نفس میاندازد.
■ نسبت تجربه اینترنتی ما با تجربیات واقعی ما، مانند نسبت یک مجسمه یا تابلوی نقاشی و فیلم است. یک مجسمه یا نقاشی یک شکل پایدار است که در طول زمان شکل ثابتی دارد و میتواند مورد تأمل واقع شود. ولی شیوهای که فیلم در آن به چشم میآید، کاملاً متفاوت است، چرا که نحوی جنبش سریع سلولهای نوری است. بیننده فیلم، حسی از تداوم را از یک گذر و نسخ تصویر به گذر و نسخ تصویر دیگر، و در نتیجه، «توهم جنبش» را درک میکند.
■ در تئوری فیلم، فرض بر این است که محرکهای دیداری در حافظه برای چند صد میلی ثانیه ذخیره میشوند، و پس از آنها، ناپدید میشوند. این وقفه موجب میشود که فواصل تاریک بین تصاویر فیلم رؤیت نشوند. بدین ترتیب، ساختار عادات کلی ما از ادراک متحول میشود، طوری که درک فیلم مستلزم دقت و تأمل کمتر، و پذیرش «موقتی بودن ادراک» است.
░▒▓ اینترنت به مثابه آرمان شهر منفی/ تز ششم
■ ولی، گمشده مهمتر زمان است.
■ نکته آن است که سینما که خود فرزند ماشین و چرخ و لامپ است، و تلویزیون که فرزند سینماست، و رایانه نیز در ورطه نمایش ملهم از تلویزیون است، با آفتابی درونی کار میکنند، و زندگی مخاطبان را از روز و شب کاذب پر مینمایند.
■ تفاوت این روز و شب کاذب و راستین را میتوان در عبارات «اپتیک منفعل» و «اپتیک فعال» مفهوم سازی کرد. میشود تصور کرد که کسانی که خود را در یک اتاق با رایانه و تلویزیون تنها میگذارند، «زمان ملموس» را گم میکنند و رفته رفته سازگاری خود را با دیگران در محیطهای لازم به «همزمانی ملموس» از دست میدهند. البته آنها ساعت و تقویم دارند، ولی «ساعت ملموس» نقش متمایزی در تنظیم حیات انسانی ما دارد.
░▒▓ اینترنت به مثابه آرمان شهر منفی/ تز هفتم
■ به تبع زمان، مفهوم فضا و مکان هم به هم میریزد.
■ سینما، تلویزیون و بعد مانیتور، وقتی مجهز به ارتباطات ماهوارهای بلادرنگ و گسترده میشوند، به نوع تازهای از «پنجره» بدل میشوند، و ساخت و ساز فضا را به هم میریزند. اگر تبدیل تصاویر SD به HD، Full HD و 4K را هم در نظر بگیریم، آنگاه رسانه به بهترین پنجره خانه تبدیل میشود.
■ تأثیر این «پنجره» نوین را میتوان با اثر اختراع تلسکوپ در سال ۱۶۰۹ توسط گالیلو گالیله مقایسه کرد. چیزهای بسیار دور دست، تعیین کننده و عجیب و قریب پیش چشم مردم نمودار میشود، و این بار همه مردم میتوانند این همه را ببینند.
■ همه مردم به یک «پروتز بینایی» مجهز شدهاند. میشود تصور کرد که مردم امروز، مانند مردم سده هفدهم، بر حسب آن چه در این تلسکوپ جدید میبینند، برنامهها و نهادهای زندگی خود را بازسازی میکنند، منتهی مشکل این است که آن سوی این تلسکوپ شیء واحدی نیست که به مردم جهت مشترکی ببخشد. در نتیجه، میشود تصور کرد که میزان سوء تفاهم در سایه استفاده از این رسانهها میان مردم و گروههای مختلف آنها به قدری فزونی میگیرد که میرود تا ما را با نحوی فروپاشی اجتماعی مواجه گرداند.
░▒▓ اینترنت به مثابه آرمان شهر منفی/ تز هشتم
■ فرجام همه دگرگونیها، تحول و تغییر عمیق و مستمر در درک افراد از خودشان است. هنگامی که ما به تماشای برنامههای تلویزیونی یا بازی رایانهای میپردازیم مسلماً، شرکت در اشکال جدید از خود شناسایی درگیر میشویم. «زمان غیر واقعی» و حضور مجازی تبدیل شدهاند به حالت غالب تجربه که با ماشینهای بینایی از همه نوع اشباع میشود؛ و هر نوع ادراک از موقعیت واقعی را تحت الشعاع قرار میدهد.
■ مسلماً برای وجود اجتماع، نیاز به نحوی حس مشترک هست، و معمولاً این حس مشترک در سایه زمان واقعی در یک تاریخ مشترک واقعی قابل تحقق است، این در حالی است که تکنولوژی نوین اطلاعات این ظرفیتها را متفرق و نابود میکند. ما به تعداد انتخابها و ترکیبهای رسانهای، «درک مصنوعی» داریم. و افراد با ساختن ترکیبهای منحصر به فرد رسانهای، برای خود خواسته یا ناخواسته، درکهای مصنوعی متفاوت ایجاد میکنند که باعث افتراق آنان از دیگران میگردد.
▀▄█▌ از یک دید وسیعتر...
■ نهادهای اجتماعی، همان ساز و کارهای رفتاری هستند که کم و بیش در طول تاریخ استمرار یافته، و به واقعیتهای بالنسبه مستقل از افراد تبدیل میشوند؛ نهادهای اجتماعی، انسانها را توانمند میکنند تا تاریخ متمایز و متمدن خود را بسازند، هر چند که محدودیتهایی نیز برای انسانها به بار میآورند.
■ بر این اساس، بررسی کامل هر نهاد اجتماعی متوقف بر بررسی این هر دو فاز است.
■ امروزه، خوب که به اینترنت مینگریم، آن را ساختاری دو وجهی مییابیم؛ یک وجه توانمندساز و یک وجه ناتوان کننده. البته نمیخواهم انکار کنم که این دو بخش برابر نیستند، و حتی نمیخواهم بگویم که اینترنت، همان قدر که تهدید است، میتواند به فرصت هم بدل شود. از این بیش، میخواهم تأکید کنم که هنوز کوشش چندانی برای معرفی وجوه توانمندساز اینترنت که نافی زیست سالم اجتماعی انسان نباشد، صورت نگرفته است.
░▒▓ تعدیل تحلیل اینترنت به مثابه آرمانشهر منفی/ تز اول
■ در یک سوی، دنیایی که در خلال جریانات اطلاعاتی و اقتصادی شکل میگیرد، به طرز بی سابقهای کارآمدتر است و میتواند اگر درست مورد استفاده واقع شود، شکوفایی بی سابقهای در تمدن انسانی هم به وجود آورد؛ ولی در سوی دیگر، اگر برخورد ما با آن به قدر کافی حساب شده نباشد، با جامعهای رو یا روی خواهیم بود که بیش از پیش، با شتاب به «دیوار اصابت خواهد کرد» و خطرات «چرنوبیلهای انفورماتیک» را به جان خریدهایم.
■ از این قرار، این تصور که ظهور جامعه شبکهای را خطری کامل عیار تلقی کنیم، یا در مقابل، شیفته تام این فضا گردیم، نمیتواند در وضع کنونی موازنه نیروهای اجتماعی مفهوم مناسبی داشته باشد. این مسأله نیازمند موشکافی بیشتری است. علی الاصول، اینترنت مانند هر نهاد اجتماعی دیگر، هم ظرفیتهای توانمند کننده و هم قابلیتهای محدود کننده دارد، و باید این دو حیطه را از هم متمایز نمود و کوشید تا وجوه توانمندساز آن تقویت گردد.
░▒▓ تعدیل تحلیل اینترنت به مثابه آرمانشهر منفی/ تز دوم
■ متفکرانی که هوادار «تنظیم اینترنت» از جمله «تنظیم قضایی» هستند، نقش مهمی را در دفاع از کاربرد کنترل شدهی فناوریهای جدید اطلاعات بازی میکنند. پذیرفتن تکنولوژی اطلاعات، به عنوان یک نهاد اجتماعی و کوشش برای قرار دادن آن در یک مسیر اجتماعی مثمر ثمر، گام اول در «به رسمیت شناختن» و «احترام گذاشتن» به این تکنولوژی است، و مآلاً به مفهوم تأکید بر این نکته است که این تکنولوژی میتواند در خدمت جامعه قرار گیرد، و صرفاً سویههای واگرا ندارد.
░▒▓ تعدیل تحلیل اینترنت به مثابه آرمانشهر منفی/ تز سوم
■ در همین چهارچوب، کسانی هستند که با «به رسمیت شناختن» و «احترام گذاشتن» به وجوه مثبت تکنولوژی اطلاعات، میخواهند آنها را به «ماشینهای آموزگار» تبدیل کنند. از این روست که تکنولوژی اطلاعات میتواند به جای دنیای بازی، در یک جایگزین بهتر، راه خود را از مسیرهای آموزشی و فرهیختهتر به جامعه باز کند. آنها از آموزش عمومی مادام العمر به کمک تکنولوژی ارتباطی دفاع میکنند. این دیدگاه میتواند از نظام آموزشی که کمتر سرکوبگر، کمتر انضباطی، و بیشتر انعطاف پذیر و بیشتر اثر بخش و بیشتر عادلانه باشد، جانبدارانه هواداری کند.
░▒▓ تعدیل تحلیل اینترنت به مثابه آرمانشهر منفی/ تز چهارم
■ و به همین ترتیب، تجربه اینترنت در جامعه ما نشان داد که «کاربردهای دینی» تکنولوژی ارتباطات، میتواند به آن رنگ و بوی مثبت تری ببخشد. طلبههای حوزه علمیه قم، یکی از نخستین قشرهای اجتماعی بودند که بهره برداری از امکانات تکنولوژی ارتباطات را در قالب نخستین نسلهای رایانههای شخصی PC XT آغاز کردند. آنها، با بهره مندی از مؤسسه پیشرو «نور» که بعداً آن قدر توانمند شد که بر شورای عالی انفورماتیک چیره گردید، توانستند الگوی مثبتی از کاربری اینترنت را فراهم کنند.
▀▄█▌ فرجام مطلب
■ اینترنت، به شرط حضور مؤثر و پیوسته و حساس مصلحان اجتماعی میتواند، اهرمی برای پیشبرد «انقلاب تکاملی اجتماعی» هم هست؛ به سمت چیزی که شاید بتوان به آن عنوان «آرمانشهر مثبت ارتباطات» نامید، البته به شرط حضور مؤثر و پیوسته و حساس مصلحان اجتماعی در این فضای جدید. این آرمانشهر ارتباط، بسته به شکل مشارکت مصلحان اجتماعی، مشارکت کنندگان معمولی، سیاستمداران، فعالان اقتصادی، و ...، میتواند به سمت و سوهای مختلفی میل کند، اما این ظرفیت را هم دارد که به یک سوی «ضد جهانی سازی لیبرال» گسیل شود (توأم با اقتباسهای آزاد و انشایی از پل ویریلیو و یان جیمز).
مأخذ:مرکز ملی فضای مجازی
هو العلیم