دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
۶۷. همانطور که پیش از این گفتیم، تا آنجا که به دولت و نظام حکمرانی مربوط میشود، تحولی که یحتمل در بخش آموزش به وقوع میپیوندد، مهمترین تحول است، چرا که دقیقاً همین بخش در کنار بهداشت و تأمین اجتماعی بود که ایده «دولتهای رفاه» یا دولتهای متکفل را به شکست کشانید. به موازات برخی سویههای تاریک احتمالی در آینده، میتوان به موضوع «یادگیری سریع و وسیع و عمومی» توجه کرد، که از طریق «دسترسی گسترده، بهلحظه و هوشمند به منابع اطلاعات» حادث میشود.
۶۸. علاوه بر شبکهای شدن و بهلحظه شدن دسترسی به اطلاعات، موضوع هوشمند شدن قرارگیری اطلاعات نیز مطلب مهم و تعیینکنندهای است. امروز، معلوم شده است که پیشرفت دیوایسهایی مانند تلفنهای هوشمند، به سد توان استفاده کاربران برخورده است. در واقع، بسیاری از مقدورات تازه تلفنهای همراه پرچمدار، از سوی کاربران، کشف و استفاده نمیشوند. تدبیری که برای عبور از این محدودیت اندیشیده شده است، انطباق دیوایس با کاربر از طریق تعبیه هوش مصنوعی در دیوایسهاست. در واقع، بخشی از توان سختافزاری دیوایس، مصروف انطباق آن با مهارتهای کاربر میشود. تأثیر این فرآیند بر آموزش را میتوان در هوش مصنوعی گوگل ملاحظه کرد. امروز، در اغلب موارد، پرسش از گوگل و بررسی پنج لینک نخست پیشنهادی گوگل، بیش از هر کلاس درسی به یادگیرنده، اطلاعات مؤثر میبخشد، چرا که گوگل رفته رفته با سوابق و مهارتهای کاربر خاص خود آشنا شده است و پاسخهایی برازنده مهارتهای پایه او در اختیار میگذارد.
۶۹. نکته بعد در زمینه تحول در آموزش، آن است که در بسیاری از موضوعات مبتلابه حکمرانی، اطلاعات میتوانند به صورت عام ارتقاء یابند، و این امکان هست تا شمار وسیعی از مردم در سرتاسر جهان نسبت به یک موضوع، اطلاعات وسیع و در عین حال عمیق و تخصصی به دست آورند؛ «سخنرانیهای تد» یک نمونه بسیار متداول شده از دریافت گسترده این نوع آموزش عمیق چندزبانه است.
۷۰. موضوع تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز مطرح است. تا حال، موضوع تجزیه و تحلیل اطلاعات به نظامهای تخصصی سپرده میشد. شتاب گسترده تحولات و دانش، نیمهعمر دانش را به نحوی تقلیل داده است که دیگر نظامهای تخصصی نمیتوانند همچون گذشته مرجعیت داشته باشند، و رفته رفته اعتبار آنها از دست میرود. این روند از هم اکنون آغاز شده است و در زمینهای به اهمیت و حساسیت پزشکی، رباتهای تشخیصی، از هم اکنون در مرحله عملیات قرار گرفتهاند تا تشخیصهای کلینیکی را دقیق و همهجانبه کنند. ادوات هوش مصنوعی که کورتانا یا سیِری نمونههای امروز آن هستند، طرف مشورت اشخاص قرار میگیرند، تا اطلاعات، تجزیه و تحیل خود را پیدا کنند.
۷۱. مرتبط با این نکته، شکاف تاریخی بین عوام و نخبگان مطرح است که هر چه بیشتر کماعتبار میگردد. در واقع، هر چه این فضای یادگیری مادامالعمر و دائمی، موجب میشود تا شمار بسیاری از مردم توان اظهار نظر در حیطههای مختلف را در خود ببینند، و این روند فعلی در زوال «گروههای مرجع» را قطعیت میبخشد. این امر منجر به ضعف اعتماد و سرمایه اجتماعی میشود.
۷۲. در نسبت با موضوع آموزش فراگیر، مادامالعمر و سهلالوصول، هر چند «ابتکار/خلاقیت» به جای «کار/شغل»، پیشران دنیای آینده خواهد بود، اما دولتها به عنوان نماینده اراده عمومی وقتی موفقتر میشوند که بتوانند این «ابتکار»ها را به «جریان اجتماعی ابتکار» بدل کنند. مکتب نهادی اتریش معرکهای از این فوت و فنهای ترویج اجتماعی ابتکارات ذیل عنوان «آنتروپورنرشیپ» است، که میتواند مسیرهای تازهای فراروی مدیریت اجرایی و حکمرانی بگشاید.
۷۳. یکی از نکات مهم در زمینه ایجاد «جریان اجتماعی ابتکار» آن است که «تنآسانی»، ضد تعامل فعال و مؤثر جامعه با محیط است. فراتر از تأمین اجتماعی پایه، دریافت هر نوع امتیاز اجتماعی باید منوط به ابتکار و خلاقیت باشد. البته این ابتکارت و خلاقیتها صرفاً در ابداع و خلق تکنولوژی نیست، بلکه از آن مهمتر، خلاقیت در زمینه هنر و ادبیات و تاریخ و علوم انسانی است، که زمینه و جهانبینی لازم را برای تکنولوژی فراهم میآورد.
۷۴. در نهایت، سیاستگذاری دولتی در زمینه ابتکار و خلاقیت و دانش و ... معطوف به حساسسازی بلندمدت ما به مسؤولیتها اخلاقیمان خواهد بود. این حساسسازی مواهب کوتاهمدت بسیار دارد، ولی نقطه با اهمیت آن است که میتواند استمرار مساعی اخلاقی را در زیست شبکهای برای بلندمدت تضمین کند.
۷۵. زیست شبکهای در حال حاضر، و به طور قطع در آینده، با عنوان «پساکمیابی» قابل توصیف است. حضور گسترده ماشینها، بازدهی تولید را بسیار بالا میبرد. از این قرار اولویتهای دیگری غیر از سود و منفعت انگیزههای فعل اخلاقی را خواهد ساخت. هر چه پیش میرویم، علی الاصول، انگیزههای سودگرا، بیش از پیش به حاشیه میرود، و خودتحققبخشی جای آن را میگیرد. فلسفه اخلاق سودگرا بیش از پیش به حاشیه رانده میشود. کاوش عمیقتر در این موضوع را میتوان در دیدگاههای آبراهام مزلو و کارل راجرز جستجو کرد.
۷۶. باید از دموکراسی کثرتگرا نیز حذر کرد. دموکراسی کثرتگرا، متعلق به زمانه ضدفرهنگ و شناختناگروی بود. اصل تئوری محاسبات که پایه و مایه اصلی هوش مصنوعی و زیست شبکهای را میسازد، با شناختناگروی سازگار نیست و بر نظمهای بنیادین سازنده جهان اصرار دارد؛ این نظمهای بنیادین، شامل ژرفساختهای زبانی نیز میشوند، و از این قرار است که نوام چامسکی و فیلسوفان تحلیل زبانی در امریکا، همچون جان سرل، پل گرایس، و دانلد دیویدسن، به اتکاء این ژرفساختها، از امکان گفتگو در مقابل جریان چرخش زبانشناختی دفاع کردند. ماجرا از این قرار است: پایههای فلسفی دموکراسی پلورالیستی ویران شده است، و این سطح از خشونت سیاسی در جوامع هم بیش از هزینههای سنگیناش موجد رقابت مؤثر میشود.
۷۷. در سایر حیطههای سیاست متعارف نیز دگرگونی قابل ملاحظهای رخ داده است. مثلاً حجم دولت کاسته میشود و در عین حال سطح تکفل دولت میتواند بالا برود. این تصادم ناسازوار بین تز دولت رفاه از یک سوی، و نولیبرالیسم، با کمک حضور ماشینها حل میشود. تا پیش از این، دولت رفاه به واسطه بزرگی و غیرقابل نظارت بودن، منشأ فساد و ناکارآمدی بود. حالا، دولت با کمک گرفتن از ماشینهای نظارتی و اجرایی، واقعاً به «پلاک ۱۰» قابل تقلیل خواهد شد. این دولت کوچک را در سریال پرمخاطب «The Last Enemy/۲۰۰۸» میتوان مشاهده کرد. نخستوزیر در میان مردم شناخته نمیشود، و برخی جلسات دولت در یک کافه قابل برگزاری است؛ جلساتی که بین نخستوزیر، یک وزیر، مدیر دفتر، و یک مأمور امنیتی برگزار میشود.
۷۸. تغییر مهم دیگر، به جایگاه محوری نیروهای امنیتی مربوط میشود. نیروهای مسلح که در جریان دو جنگ جهانی گذشته نقش محوری در ثروت ملتها بازی میکردند، و مهمترین داشته هر ملت محسوب میشدند، اهمیت خود را از دست دادهاند و جای خود را به نیروهای مداخله کننده امنیتی دادهاند. در واقع، نیروهای مسلح که با ظرافتهای امنیتی به اهداف خود ضربه میزنند به مراتب از نیروهای نظامی عظیم مؤثرتر واقع میشوند. مبنای چنین تحلیلی همان است که پیشتر در زمینه اولریش بک متعرض شدیم.
۷۹. بهوضوح باید قواعد «محرمانه بودن اطلاعات» و «شیوه طبقهبندی اطلاعات» جابجا شوند. این، مبهمترین نقطه در زمینه آینده حکمرانی است. برای مدتهای مدید، این قواعد، ثابت و معلوم بود، ولی در شرایط جدید و با تغییر موقعیت دولتها و مرزهای ملی این موضوع نیاز به رسیدگی جدید خواهد داشت.
۸۰. مرتبط با این موضوع، پروسه قضائی، باید بهگونهای بازطراحی شود که اطلاعات انضباطی ناشی از تجسس، به دقیقترین وجه، و با توجه به تعهدات شفاف شهروندان صورت گیرد. این رویهها باید به طور درازمدت، اساسی، با تأمل کافی طراحی و اجرا شوند و بازسنجی آنها با احتیاط و ملاحظه جمیع جوانب صورت گیرد. هر چه دقت و دوراندیشی در طراحی رویههای قضایی و انضباطی بیشتر باشد، کارآیی حکم قضایی نیز متناسبتر خواهد بود.
ان شاء ا... ادامه دارد...
مأخذ:مرکز ملی فضای مجازی
هو العلیم