فیلوجامعه‌شناسی

نقطه رهایی «دولت جوان حزب‌اللهی»

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    باید عبارت «دولت جوان حزب‌اللهی» را مدام تکرار کنیم تا فراموش نشود. از یک سوی، شنیده‌ایم که رهبر عالی انقلاب اسلامی در دیدار رمضانی با دانشجویان فرمان دادند که زمینه به قدرت رسیدن «دولت جوان حزب‌اللهی را فراهم کنید»، و از سوی دیگر، زمزمه‌هایی از تشکل‌های سیاسی به گوش می‌رسد که اشاره به مسیر دیگری دارد، یا لا اقل نشان می‌دهد که این جمله صریح، می‌تواند به تشکیک تفسیر گردد. به این ترتیب، که این جمله می‌تواند بر جوانی دولت تأکید داشته باشد، نه لزوماً رئیس جمهور، یا این که، این زمینه‌سازی بیش از آن به طول خواهد انجامید که به انتخابات ۱۴۰۰ دست دهد. شاید در این راستا باشد که فی‌المثل دکتر صادق زیباکلام در تعابیری که معمولاً قدری رک و صریح است، فرموده‌اند: «ما اصلاح‌طلبان شاید یک روز مجبور شویم به آقای ناطق نوری و علی لاریجانی رأی دهیم. این‌ها بستگی به شرایطی دارد که با آن مواجه می‌شویم. بنابراین نباید اسمش را گدایی قدرت گذاشت. اصلاح‌طلبان چیزی در دولت دوازدهم به دست نیاوردند و نمی‌خواستند به دست بیاورند اما در انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۲ و ۹۶ شرکت کردند و به روحانی رأی دادند تا به عقب برنگردیم و سیاست‌های سال ۸۴ تا ۹۲ بر کشور حاکم نشود».
▬    یک فرض نیرومند آن است که شاید، این اتحاد احتمالی، همان نقشی را در انتخابات ۱۴۰۰ ایفا کند که دکتر علی اکبر ولایتی در انتخابات ۱۳۹۲ به انجام رساند، و عدم کناره‌گیری ایشان مطابق توافق بین نامزدهای اصول‌گرا (دکتر محمد باقر قالیباف، دکتر غلامعلی حداد عادل، و دکتر علی‌اکبر ولایتی) موجب انشقاق در مواضع اصول‌گرایان شد؛ نتیجه آن که آن زمان، یک «دولت جوان حزب‌اللهی» که واقعاً می‌توانست طی شش سال گذشته کشور را با نیروی قابل ملاحظه‌ای به پیش براند، به قدرت نرسید، و یک دولت کهن‌سال، با توان عملیاتی پایین، سطح بالایی از نارضایتی اجتماعی را بدون دستاورد قابل ملاحظه خارجی، موجب شد.
▬    جوانان حزب‌اللهی چه باید بکنند؟ آن‌ها باید مسیر خود را از کوره راه بگشایند. توان گشودن راه از کوره راه، بخشی از کنکور ورود آن‌ها به سطح مدیریت ارشد کشور است. حکایتی قدیمی هست؛ آورده‌اند که پدری فرزند نازپرورده را به کار در آهنگری استاد فرستاد. مادر که دل آن نداشت که پسرش مقابل کوره ضرب سندان بچشد، صبح‌گاه به وقت رفتن فرزند، سکه‌ای پر شال فرزند می‌گذاشت، تا او بدون زحمت فعل، شبان‌گاه بیاید و سکه را مزد کار خویش بنامد. پدر که راز کار فهمیده بود، سکه را می‌گرفت و در مجمر می‌افکند. چند بار که چنین سردی از گرمای آتش‌دان خزید، فرزند بر سر غیرت آمد و تصمیم گرفت با آهن پیکار کند، ولی، تخفیف نیابد. شب که آمد، مزد آن روز را به پدر داد، و پدر همچون همیشه، مزد زحمت را به آتش‌گاه افکند. پسر، دست در آتش کرد و پولی را که به کد یمین و عرق جبین به چنگ آورده بود از شعله‌ها بیرون کشید، و بدین سان، پدر تصدیق کرد که حال، پهلوان راهی.
▬    صحنه‌های رقابت سیاسی چندان مهربان نیستند، و اهمیت میدان سیاست است که این میزان از نامهربانی را قدری توجیه می‌کند. کسی که در میدان سیاست پیکار می‌کند، باید پهلوان راه باشد. رویه‌های کار سیاسی، آن هم در شرایطی مثل چرخش تاریخی امروز، تنها از تجارب و ایده‌های قبراق، و نیز فرآیندهای عملیاتی خلاق حمایت می‌کنند، که در نهایت، منجر به فرآیندهای آشکارا بهبود یافته جدید، یا ارزش‌ها و مزیت‌های غیر قابل انکار گردند. بنا بر این، از نقطه رهایی عدم استفاده از فرآیندها، روش‌ها، نظام‌ها و روندهای موجود، تا جا افتادن یک پیشاهنگی یک مرزگشایی سیاسی، یک دوره پر تنش برای نیروهای سیاسی جوان حزب‌اللهی هست که باید با همت عالی طی شود. برداشت من این است که جوانان حزب‌اللهی، از تیرماه ۱۳۸۴، مدام، توش و توان خود را به رخ کشیده‌اند، و انکار ناپذیر است که به رغم افت و خیزها، صحنه‌های درخشانی نیز خلق کرده‌اند، ولی تا حال، این میزان توش و توان کافی نبوده است. آن‌ها باید مطلوب خود را از مجمر بیرون بکشند.
مأخذ:صبح‌نو
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.