دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▀█▄ ۱. «رایانه»
▬ تئوری عمومی محاسبات، این ایده را عیناً محقق ساخت که میتوان دقت محاسبات را از طریق تبدیل مناسبات حقیقی به مناسبات عددی، و سپس، تکرار محاسبات بهویژه در مقیاس دودویی یا دیجیتال، به هر میزان که لازم است افزایش داد، و در این مورد محدودیتی وجود ندارد. بدین ترتیب، دنیای دانش انسانی و بهتبع، تمدن، از مفروضات عدم قطعیت شناخت عینی رهایی یافت و سنخ جدیدی از دانش با عنوان «علوم شناختی» بر مبنای انتزاع ریاضی از حقیقت خلق شد. حاصل تئوری عمومی محاسبات، خلق فناوری «رایانه/Computer» بود.
▀█▄ ۲. «اینترنت»
▬ رایانهها از طریق اتصال به یکدیگر، توانستند از اطلاعات ذخیره شده در یکدیگر بهره ببرند که به این پدیده «اینترانت/Intranet» و «اینترنت/Internet» اطلاق شد. رایانهها بر بستر اینترنت به دو دسته «سرور/Server» و «کلاینت/Client» تقسیم میشوند که شمار بسیار کلاینتها، از اطلاعات و برنامههای مستقر بر شمار محدودتر سرورها بهره میبرند.
▀█▄ ۳. «تورنت»
▬ در گام بعد، و وقتی مراجعه به برخی سرورها در اینترنت برای برداشت اطلاعات یا بهرهگیری از برنامههای اجرایی تراکم یافت و دشوار شد، فناوری «تورِنت/Torrent» پدید آمد. بر مبنای این فناوری، اطلاعات مستقر در تمام یارانههای متصل به شبکه «تورنت» اعم از «سرور» یا «کلاینت»، در یک سرور مرکزی به نام «تــرَکِر/Tracker»، نمایه میشود، و اطلاعات مورد نیاز هر کاربر از مناسبترین اتصال موجود در شبکه «تورنت» تأمین میگردد. بدین ترتیب، نظام اشتراکگذاری اطلاعات، نامتمرکز و هزاران برابر چابک میشود؛ همچنین، موجودیت اطلاعات هم باثباتتر و امنتر میگردد. اگر قبل از شکلگیری فناوری «تورنت»، اختلال یا نابودی یک سرور میتوانست موجودیت اطلاعات را تهدید کند، در فضای «تورنت» احتمال وقوع این اختلال بسیار کمتر و کمتر، و نزدیک به صفر منطقی میگردد.
▀█▄ ۴. «بلاکچِین»
▬ اما همچنان «ترکر» به عنوان «گره/Node» مرکزی، تهدیدی علیه حیات نامتمرکز اطلاعات است، و «بیتتورنت/BitTorrent» یک مرجع رمزگذاری نظارتی قابل تهدید را تشکیل میدهد. در گام بعد، فناوری «بلاکچین/Blockchain»، از این محدودیت عبور میکند، و هر واحد اطلاعات در درون خودش یک «رمزیکتا/hash» پیدا میکند که این رمز یکتا بین همه کاربران به اشتراک گذاشته میشود و به محض اشتراک، دیگر قابل تغییر و حذف نخواهد بود. «بلاکچین» در وضع ایدهآل خود، فاقد هر نوع «گره/Node» است و توسط منطق دودویی شمار انبوه رایانههای متصل به اینترنت، پشتیبانی میگردد.
▀█▄ ۵. «اقتصاد مالی بلاکچِینی»
▬ بر بستر «بلاکچین»، سنخی از «قرارداد اعتباری سایبر» شکل میگیرد که میتواند منشأ «زیست اعتباری» تازهای شود. اطلاعات، تعهدها، معاملات، در این حیطه اتوماتیک «رمزیکتا/hash» میگیرند، و این «رمزیکتا» میان میلیونها رایانه به اشتراک گذاشته میشود و قابل محو و نابودی نخواهد بود. بنا بر این، اگر یک فروشگاه اینترنتی یک اعتبار یا رمز تخفیف را به یک کاربر اختصاص دهد، اختصاص این کد توسط همه مشارکتکنندگان فضای سایبر به رسمیت شناخته و قطعی میشود و لایتغیر خواهد بود. حالا، «اقتصاد مالی»، میتواند پایگاهی در یک فضای مطمئن بیابد که ضامن آن، نه فیالمثل یک بانک مرکزی یا چند بانک مرکزی، بلکه زیست سایبر میلیونها رایانه است.
▀█▄ ۶. «سهپارهاقتصادنوین»
▬ به عبارت «اقتصاد مالی» در عبارت اخیر دقت کنید؛ در واقع، تاریخ علم اقتصاد یا علم ثروت ملل را باید به دو لایه «اقتصاد عینی مبتنی بر تولید کالا» و «اقتصاد مالی» تقسیم کرد، و حالا، با شکلگیری رمزارزها، این «اقتصاد مالی» به دو مرحله کلی «اقتصاد مالی مبتنی بر اعتبار بانک مرکزی ملی» و «اقتصاد مالی مبتنی بر تعهدات اعتباری فراگیر سایبر» منقسم میگردد. کلید فهم «اقتصاد جدید»، در این تفکیک سهگانه نهفته است: «اقتصاد عینی مبتنی تولید کالا»، «اقتصاد مالی مبتنی بر اعتبار بانک مرکزی ملی» و «اقتصاد مالی مبتنی بر تعهدات اعتباری فراگیر سایبر». از این پس، یک علم اقتصاد کامل، به کاوش تاریخی در مورد این هر سه مقوله خواهد پرداخت.
▀█▄ ۷. «فراسوی بیتکوین»
▬ در این میان، «بیتکوین» یک رمزارز کامل از سنخ منطق بلاکچین نیست، بلکه مشهورترین حرکت در این مسیر است که هنوز به «گرهها/Nods» و محدودیتهایی منوط میگردد، هر چند که در قیاس با پول مبتنی بر اعتبار بانکهای مرکزی ملی چابکتر و سیالتر عمل میکند. امروز، اقتصاد جهان بر مبادله کوینهای متعدد و متنوعی مبتنی شده است که از مبادله طلا و اکسیر و لِوِل بازی کلشآوکلنز گرفته تا خرید و فروش کدهای تخفیف فروشگاههای اینترنتی و تا خرید و فروش کوینهای ارزهای رمزی اتساع دارد. کل پیکره این «اقتصاد مالی نوظهور» به اندازه «اقتصاد مالی پس از برتون-وودز» اعتباری است، و به اعتبار قراردادی و همچنین به هستی تاریخی «اقتصاد عینی مبتنی بر تولید کالا» منوط خواهد بود از این قرار، جنبههای حقوقی رمزارز، علی الاصول نباید چندان متفاوت از ابعاد حقوقی «اقتصاد مالی پس از برتون-وودز» تحلیل شود.
مأخذ:مرکز ملی فضای مجازی
هو العلیم