دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ در گرماگرم آشفتگی بیسابقه در ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی، دانلد ترامپ، با انجیلی در دست، در محوطه کاخ سفید راهپیمایی کرد و سپس در جلوی دوربینها ایستاد و انجیل را از روی جلد و پشت جلد و عطف کتاب، به خبرنگاران نشان داد، تا تردیدی باقی نماند که آن، «کتاب مقدس» است. در واکنش، رقیب انتخاباتی او گفت: «کاش انجیل را گشوده بود!» کاش علاوه بر حمل انجیل، آن را باز میکرد و میخواند و بر مبنای آن حکمرانی میکرد. آیا آفتاب از غرب طلوع کرده است؟ بله؛ آن جور که دو نامزد رقیب انتخابات ریاست جمهوری امریکا میگویند، مردم حکمرانی کتاب مقدس را میخواهند.
▬ حقیقت این است که امروز با دیدن سیاستمدارانی مانند دانلد ترامپ در امریکا، امانوئل مکرون یا نیکلا سارکوزی در فرانسه، بوریس جانسون در بریتانیا، یا ژائیر بولسونارو در برزیل، ناگهان مردم جهان، تمدن خود را در وضعیتی بیدفاع، در دست مردان بوالهوس گرفتار میبینند. مردم عالم، حس میکنند که «پستترین مردم، زمامدار شدهاند!». مردم عمیقاً طلب میکنند که سیاستمدارانی وجود داشته باشند که با کتاب مقدسی در دست، در خیابانهای شهر راه بروند و در حالی که کتاب مقدس را میگشایند و به دستورات آن واقف هستند، بر مردم حکم برانند. این، آن چیزی است که مردم پرطمطراقترین دموکراسی دنیا میخواهند.
▬ حالا، ارزش دکترین ولایت فقیه، مضاعف احساس میشود. مردم ما، به مدت چهار دهه، و با اهتمام امام خمینی (ره) و امام خامنهای (حفظه الرحمن)، پایه و بنایی از حکمرانی «صائنا لنفسه، حافظا لدینه، مخالفا لهواه، و مطیعا لامر مولاه» پیش نهادند که در طول این دوران پر تلاطم «اندک اضطرابی پیدا نکرد»؛ ملت ایران، با اتکاء به ایمان و طمأنینهای که زعامت کتاب مقدس خدا الهامبخش آن بود، «در حوادث گوناگون؛ حوادثی که بعضی از آنها، میتوانست یک ملت را، یک نظام را از جا بکند، میتوانست یک کشور را دچار دریای طوفانیای بکند که ملت ندانند چه میکنند و چه باید بکنند»، «اندک اضطرابی پیدا نکرد». در تمام این مدت، امت ما به مسیر کلی کشور مطمئن بودند، و این اطمینان، ملت را به یک راستای اعتلابخش، متمرکز و مؤمن کرد و موجب پیشرفت کشور شد.
▬ بله؛ اعتماد مردم به حکمرانان خود، همه آن چیزی است که اغلب مردم دنیا عمیقاً نبود آن را حس میکنند و این نشان داد که دموکراسی، مطلقاً پایان تاریخ نبود؛ و وقتی شما با پیر طریقتی مواجه هستید که بنا به اقتضائات صلاحیتهای عمومی و اختصاصی خویش، نمیتواند کشور را به کام هوسبازیهای شخصی از آن دست که در ترامپ و امثال او میبینیم بیفکند؛ آنگاه مردم، در خود طمأنینه و استمرار و آرامش مییابند. به لحاظ دانش سیاسی و اجتماعی، چند مؤلفه مهم در دو امام انقلاب، برجسته بوده که موجب این طمأنینه و اطمینان در خط کلی انقلاب شده است که مرور آنها میتواند به جریانهای سیاسی نیز الهامبخش باشد تا هر چه بیشتر، خود را به این معیارها نزدیک کنند تا آنها نیز هر چه افزونتر مورد اعتماد مردم واقع شوند؛
▬ نخستین خصلت، «مراقبت» است؛ رؤسای دنیا کلاً دو نوع هستند: آن دسته از سیاستمداران که به مردم خود اهمیت میدهند و از آنها مراقبت میکنند، و آنهایی که مراقب مردم خود نیستند، و به جای مردم، از خود یا خانواده خود یا خط و جناح سیاسی خود یا... پشتیبانی میکنند. اگر من بدانم که پیشوای سیاسیام، همیشه مدافع من است، بیشتر برای وظایف اجتماعی خود تلاش و انرژی صرف میکنم؛ اما، اگر نخبگان سیاسی جزو آن دسته افرادی باشند که دیگران را زیر اتوبوس میاندازند تا منافع خود و همقطاران را نجات دهند، افراد نیز همه انرژی خویش را صرف مراقبت از خود میکنند، و در چنین شرایطی، آثار همکاریهای اجتماعی پرثمر و مظاهر تمدن متعالی انسانی کمرنگ خواهد شد.
▬ خصلت بعد، «تعهد» است. تعهد نسبت به هدف، محرک اصلی اعتماد به سیاستمداران است. «تعهد»، پایبندی به علت یا هدفی است که یک سیاستمدار دنبال میکند و دیدگاهی است که برای یک آینده برتر دارد. اگر این دیدگاه سیاستمدار، به مردم او، امید و انگیزه ببخشد، آنها مشتاقانه به سیاستمدار خود اعتماد میکنند. از طرف دیگر، اگر مردم با دیدگاه سیاستمدار ارتباط احساسی برقرار نکنند یا نسبت به تعهد سیاستمدار نسبت به یک دیدگاه اصولی تردید داشته باشند، اعتماد به وی دشوار خواهد بود.
▬ خصیصه دیگر، «شخصیت اخلاقی» است که عبارت است از مجموعه ارزشهایی که یک سیاستمدار در پایبندی با آنها زندگی و هویت خود را تعریف میکند. علاوه بر این که مهم است مردم بدانند که او به یک هدف با ارزش متعهد است، باید اعتقاد داشته باشند که میخواهد به این هدف با مجموعه ارزشهای درستی دست یابد. تصور کنید دو سیاستمدار برای رسیدن به هدفی میکوشند که شما کاملاً آن هدف را قبول دارید، اما، یکی از آنها موفقیت را از طریق ابزارهای فریب و روشهای غیر اخلاقی دنبال میکند، در حالی که دیگری به ابزارهای سالم متوسل میشود. شما به کدام یک بیشتر اعتماد میکنید؟
▬ ویژگی مهم بعدی، «حکمت» و بصیرت و ژرفنگری است؛ در دنیای پیچیده امروز، فقط داشتن مهارتهای بالای سیاسی برای سیاستمدار کافی نیست. یک سیاستمدار برای جلب اعتماد مردم باید بینش عمیق خود را اثبات کند، و مردم در او، سنخی از حکمت و ژرفنگری را در همه امور ببینند. برای برخی، گمان بر این بود و هست که سیاستمدار، کارها را اداره میکند، و آن چه او میداند، فن «اداره کردن» است؛ بنابراین، نیازی نیست یک سیاستمدار، دانش و مهارتهای عمومی برای درک عمیق مردم خود داشته باشد. اما، در سیاست بسیار پیچیده امروز، نحوی بازگشت به دوران کلاسیک «حکمت» ناگزیر شده است. ولی، با شرایط آموزشی و پرورشی امروز، تقریباً، غیر ممکن است که سیاستمداری دانش و تخصص همه شمول، یا آنچه در گذشته به آن «حکمت» یا «بصیرت» میگفتند داشته باشد، و بتواند اعتماد ملت خود را جلب کند، مگر آن که در یک آموزش دینی نشو و نما یافت باشد.
▬ خصلت و خصیصه آخر «ثبات قدم» است؛ «ثبات قدم» یعنی، حکمران بدون هیچ تزلزلی به تعهدات و اصول پایبند باشد. حکمرانانی همچون رؤسای جمهور دستگاه حاکمه امریکا و بیشتر حکمرانان امروز جهان، که در عمل به تعهدات خود پایبند نیستند یا به وعدهها وفا نمیکنند، اعتماد مردم را از دست دادهاند. در مقابل، در دستگاه فکر سیاسی امامین انقلاب، جلب اعتماد مردم و پابرهنهها، تنها یک دارایی شیرین و مطلوب نیست، بلکه برخورداری از آن فرق بین موفقیت و شکست را مشخص میکند.
مأخذ:صبحنو
هو العلیم