دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▀█▄ طرح مبحث
▬ کوید۱۹، خصوصاً دنیای طبقه عافیتطلب و تنآسان را به لرزه درآورد. زمانی، الگوی روانشناختی سلسلهمراتب نیازها که آبراهام مزلو آن را به شهرت رسانده بود، این دلالت را برای برنامهریزان توسعه داشت که مردم، به ترتیب، پس از تشفی نیازهای جسمانی، نیازهای امنیتی، نیازهای اجتماعی و تعلق، و نیازهای احترام، به اوج وضع مطلوب انسانی در پیجویی نیازهای خودشکوفایی دست مییابند. از این قرار، انتظار بر این بود که هر چه توسعه مادی بهبود یابد، انسانها از زندگی خودشکوفاتری بهرهمند شوند. ولی، به سرعت، جامعهشناسان متوجه شدند که فزونی تنآسانی میتواند انسانها را به فرو رفتن هر چه بیشتر در اقتضائات مادی زندگی مشغول کند، طوری که دیگر سر خود را بالا نبرند و افق دوردست زندگی فرهنگی را در زندگی نبینند، و بدینسان، به رغم بهرهمندی از رفاه مادی، در عمق زندگی، دچار پوچی گردند و پول را برای پول بجویند. از این قرار، کوید۱۹ میتواند زلزلهای در چنین «جامعه پساتوسعهای» محسوب شود که به تنآسانی و بهرهمندی کمرادع از دنیا خو کرده و اختلال در روند مادی زندگی، آن را دچار پریشانی در معنا و مفهوم زندگی میکند.
▬ از دیدگاه یک مصلح اجتماعی، کوید۱۹، همزمان، چالشها و فرصتهای مختلفی برای روند توسعه اجتماعی به بار میآورد، اگر مصلحان اجتماعی در این میان به تکلیف خود به درستی عمل کنند. گسترش سریع این ویروس جدید در سطح جهان، تمام سطوح جامعه و تقریباً تمام جوانب زندگی روزمره را در حسی از هراس و ابهام فرو برده است، و در بسیاری موارد، افراد را به تجدید نظر و مرور دوباره ارزشهای «جامعه پساتوسعهای» کشانده است. مصلحان اجتماعی باید این مرور مجدد را فرصتی برای اصلاح نارساییهای پیشین در خلقیات «جامعه پساتوسعهای» قلمداد کنند و جامعه را به ضرورت ملاحظه افقهای بلندمدتتر در زندگی اجتماعی دعوت نمایند. باید به طبقه تنآسان در «جامعه پساتوسعهای»، گوشزد کرد که زندگی انسانی که در آن عمدتاً به خورندگی مداوم طعام و تولید دمادم قاذورات بسنده میشود، آن زندگی که تنها به گسترش اسباب مادی رفاه اهتمام میشود، زندگی برازنده انسانی نیست.
▀█▄ کاوش نخست
▬ در جریان همهگیری حولانگیز کوید۱۹، برخی از مردم، بروز بحران را بهطور کامل نادیده گرفتهاند به این امید که همهچیز به حال عادی باز گردد؛ برخی دیگر، حضور اجتماعی و فعالیت فردی خود را به حداقل رساندهاند تا ببینند در ادامه در اثر کوشش دیگران چه میشود؛ برخی دیگر در تلاش هستند تا لحن و تصور متداول را تغییر داده و به نحوی نگرانی و تأسف خود را از شرایط موجود نشان دهند. و در نهایت، برخی از افراد، به طور مستقیم به یاری آسیبدیدگان میشتابند و تلاش میکنند نقش انسانی خود را در این بحران ایفا نمایند.
▬ در مجموع، و غیر از آنان که با خوشبینی به منقضی شدن خود به خودی دوران کوید۱۹ میاندیشند، سایرین، به درجات مختلفی در پی پاسخ به سؤال «چه باید کرد؟» هستند. حالا، پس از یک دوره سر و سادگی زندگی برای طبقه تنآسان، دنیا، پیچیدگی خود را به همه نشان داده، و عیان کرده است که بدون طرح و برنامه پایدار برای زندگی، نمیتوان توسعهای باثبات داشت. امروز، انبوهی از سؤالات سر برآوردهاند؛ این که چطور چینیها را باید متقاعد کرد تا هر جنبندهای را نخورند!؟ چطور باید این جمعیت میلیاردی را به داشتن یک «مرام حق» پایبند کرد تا زندگی و خرد و خوراک منظمی داشته باشند؟ این که چطور میتوان افراد را متقاعد کرد که در قبال سلامت یکدیگر مسؤول باشند؟ این که چطور میتوان افراد را متوجه مسؤولیت اجتماعیشان کرد؟ این که چطور میشود در بحرانهای اقتصادی رحم و ترحم میان انسانها را زنده نگاه داشت؟ و خلاصه بسیاری سؤالهای دیگر که جملگی از سنخ پرسش «چه باید کرد؟» و «ایدئولوژی» هستند.
▀█▄ کاوش دوم
▬ با وجود اهمیت دائمی کارکرد ایدئولوژیها و مرامها و مکاتب عقیدتی در پاسخ به سؤال «چه باید کرد؟»، در شرایط بحرانی به دلیل رقابت شدید بر سر منابع کمیاب، در عین ضرورت همکاری اجتماعی برای بروز قابلیت «انسان مدنی بالطبع» و رویارویی ممتاز انسانی با شرایط دشوار، اهمیت برخورد مدنی متکی بر مرام و مکتب فزونی مییابد. «زندگی اجتماعی در بحران»، فرصتی برای مرامها و مکاتب عقیدتی برجسته است تا ارزش اصول اخلاقی و تعهد اجتماعی خود را به معرض نمایش بگذارند. مرامها در شرایطی مانند کوید۱۹ میتوانند نشان دهند تا چه اندازه برای ایفای مسؤولیتهای خود حاضرند اهداف مادی را به اولویتهای پایینتر محول کنند.
▬ اهمیت واکنش مناسب مرامها و ایدئولوژیها در مقابل بحران جاری از آنجا افزایش مییابد که این اولین بحران کاملعیار است که منجر به مهاجرت عظیم و ناگهانی مردم به دنیای دیجیتال شده است و آغازگر دوران جدیدی خواهد بود؛ از این قرار، هر پیام مثبت یا منفی میتواند اثرات پررنگتری در پایهگیری دنیای مضاعف پیشرو به جای بگذارد. هر فعالیتی در چنین محیطی بهتر دیده میشود و مرامها باید ضمن آنکه از پاسخگویی به شرایط دشوار جاری استقبال میکنند، پیامها و اقدامات خود را که آیندهنگری آنها را گوشزد میکنند، به نمایش بگذارند.
▀█▄ کاوش سوم
▬ کوید۱۹، فرصتی برای «مرام حق» است که خود را از مرامهای مادی متمایز کند. چنین کاری از طریق توش و توان «مرام حق» در برانگیختن فعالیتهای اجتماعی خاصی صورت میگیرد که از نگاه هماهنگ و ژرف الهی سرشت انسان به امر خیر، برمیآید. پیوندهای عمیق وجودی بین «مرام حق» و مردم موجب میشود تا همافزاییها و هماهنگیها در سطحی بسیار گستردهتر از جمعیت معتقدان شکل بگیرد؛ این هماهنگی حتی بین معتقدان و سایرینی که قاصر یا مقصر، غافل از «مرام حق» در مسیر سرشت انسانی گام برمیدارند به وجود خواهد آمد، و اثرگذاری «مرام حق» را در مقیاس گسترده انسانی بسط خواهد داد. فیالمثل، در دوران کرونا و بحرانیتر شدن شرایط، کادر درمانی کشورهای مختلف مجبور شدند ساعاتی طولانی و با شرایطی سخت در سر کار خود باقی بمانند. این در حالی بود که دستکم در هفتههای نخست، تجهیزات حفاظت شخصی کافی برای آنها وجود نداشت. با چنین شرایطی، در کشور ما، نهادهای دینی همچون مسجدها و هیأتها و اردوهای جهادی و موکبهای اربعین بودند که به میدان آمدند و همهجوره و بسیار پیشروتر از دولت، در قامت پشتیبانی از کادر درمانی برآمدند و حتی طلبهها، در کسوت نیروی خدماتی بیمارستانها ظاهر شدند. این حرکت نیروهای داوطلب دینی، تحسین تاریخی نیروهای کادر درمانی را به دنبال داشت و در آینده نیز تأثیر مهمی در این بخش خواهد گذاشت. در حالی که همواره طب و طبابت، حیطهای مدرن و فنی و فارغ از ارزش قلمداد میشده است، ولی در ایران، هم به دلیل حضور تاریخی چهرههای دینی مرجع در پزشکی کشور، و هم به دلیل تجربههایی مانند دفاع مقدس و اخیراً کوید۱۹، کادر درمانی بیش از پیش به منش و سلوک دینی نزدیک شدهاند و خواهند شد، و این تحول مهمی در قدرتنمایی «مرام حق» در این کشور است که مدام تهدیدها را به فرصت تبدیل میکند (توأم با برخی اقتباسهای آزاد).
مأخذ:صبحنو
هو العلیم