دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ وزیر بهداشت، جناب آقای دکتر سعید نمکی، با اشاره به وضعیت کوید۱۹ گفت: ”خواهشم از مردم این است که «عادیانگاری» نکنند، و بار و بندیل سفر نبندند“. این مفهوم «عادیانگاری» / «نرمالیزاسیون» برای اشاره به وضعیتی شناخته شدهای به کار رفته است که فعالان جهادگرا در مورد ریشهیابی و درمان آن به عنوان یک بیماری سیاسی و اجتماعی آشنا، تجربیات راهگشایی دارند. جهادگرایان میدانند که در این نحو موارد (۱) باید با مردم در مورد ضرورت تغییر از نزدیک گفتگو کرد، (۲) باید از آموزشهای اصولی پرهیز نداشت و پزشکی را به دانش عمومی تبدیل نمود، و بالاخره (۳) خود سازمان عمل کننده در وزارت بهداشت، باید به قدر کافی چابک و «جهادگرا» باشد. این سه نکته را در استمرار این یادداشت توضیح خواهیم داد.
▬ گرایش به «نرمالیزاسیون»، از ابتدای فراگیری کوید۱۹، نه فقط مردم، بلکه سیاستمداران و نخبگان، و حتی نخبگان پزشکی را در حصار خود نگاه داشته بود، و همچنان هم نگاه داشته و ایراد خسارت میکند. در حالی که از همان ابتدا، و در جریان واکنش گسترده کشور مبدأ بیماری، معلوم شده بود، باید به سرعت الزام عمومی استفاده از ماسک تنفسی به عنوان اصلیترین راهحل الزام میشد، ولی به دلیل تمایل به حفظ وضع نرمال، اعلام نگردید، و شعار «از شنبه همه چیز به روال عادی بر میگردد!» ساز شد. باید قرنطینههای لازم اعمال میشد که باز به دلیل تمنای وضع نرمال، اعمال نشد. و هنوز هم بایدهای دیگری هست که به دلیل خو کردن سیاستمداران و حتی تصمیمسازان بهداشتی کشور و جهان با وضعیت نرمال، و در نتیجه «نرمالیزاسیون»، به تعویق میافتد و خسارت به جای میگذارد.
▬ نپذیرفتن تغییر از جمله دردسرهایی است که در دنیای سیاست کاملاً شناخته شده است، به نحوی که در زمان اجرای هر گونه برنامه جدید و متفاوتی در کشور، موجی از مخالفتها و مقاومتها در برابر آن از جانب همه سطوح کنشگران شکل میگیرد که پیشرفت امور را با دشواری روبهرو میکند. افراد به این دلیل از «جهادگرایی» میپرهیزند و به «نرمالیزاسیون» گرایش دارند که تغییرات اصولی باعث میشود که آنها از حاشیه امن و منطقه آرامششان خارج و مجبور شوند روشها و مهارتهای تازه را بیاموزند و به کار بگیرند. به این عوامل بازدارنده اضافه کنید مواردی همچون ابهام و تردید در مورد ضرورت و اهمیت و ارزش تغییرات و تأثیرگذاری آن بر بهبود شرایط فردی و کشوری. این، یک یادآوری است برای «جهادگرایان»، که دیرزمانی است با مسأله خو کردن نیروهای جهانی و محلی در مقابل چرخشهای سیاسی ضروری از مدرنیت مقاومت میکنند. واضح است که از دهه ۱۹۷۰، در سرتاسر جهان، الزاماتی پدید آمده است که لزوم تغییرات و چرخشهای اساسی و تجدید نظرهای اصولی در مدرنیت را اجتنابناپذیر کرده است و انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ هم واکنشی به این الزامات جهانی و محلی بود، اما نیروهای مهمی در سطح جهانی و همچنین در سطح ملی، آوای «نرمالیزاسیون» و شعار «از شنبه همه چیز به روال عادی بر میگردد!» سر میدهند و همچنان میخواهند با وجود قواعد منسوخ دنیای مدرن و استعمارگریهای آن به حیات خود با شیوههای معهود، ادامه دهند، و همواره متقاعد کردن این گونه افراد برای مجاهدت در راه تغییر یکی از مسائل «جهادگرایان» بوده است. در واقع، موردی که آقای دکتر نمکی با آن برخوردهاند که در یک مفهوم کلی «نرمالیزاسیون» وضعیتهای بیمارگون بیان شده است، مدتهاست که برای فعالان فرهنگی جهادگرا مسأله است، و ریشهیابیهای مهمی در این زمینه به شناسایی درآمده و راهحلهای مجربی نیز برای آن وجود دارد.
▬ نکته اول: تجربه «جهادگرایی» نشان میدهد که یکی از دلایل مقاومت در برابر تغییر، این است که مردم، و همچنین نخبگان، از ابهام و عدم قطعیت در مورد آینده خوششان نمیآید و میخواهند به شرایط تجربی پیشین ادامه دهند. تجربه فرهنگی «جهادگرایان» به ما میگوید که در این شرایط باید با مردم از نزدیک سخن گفت و روشنگری کرد. آقای دکتر نمکی باید ضمن درک مسائل مردمی که شش ماه است خانهنشیناند، صمیمانهتر با مردم سخن بگویند. سیاستمداران و فعالان اجتماعی، باید «هوشمندانه» عمل کنند و ضمن درک مسائل محیط، و با در اختیار قرار دادن اطلاعات و توجیهات متعدد و قابل پذیرش، مردم را نسبت به درست بودن تغییرات پیشنهادی و تطابق آن با رسالت و آرمانهای اصلی کشور متقاعد سازند. باید مسائل مردم را در ارتباط مستقیم با آنها شناسایی نمود و از یک دیدگاه اصولی به این مسائل پاسخ گفت.
▬ نکته دوم: گاهی اوقات، افراد با تغییر اختلافنظر اصولی دارند و استدلالهایی دارند که باید شنوده و به آن پاسخ گفته شود. مردم برای انتظام معهود زندگی خویش دلایلی دارند و طبیعی است که از بین رفتن آن نظمها را تهدیدی برای خود تلقی کنند. آنها دلایلی برای خود دارند که لااقل برای مدت مدید معتبر بوده است؛ آنها مانند کسانی هستند که خانهای زیبا را سالها پیش بنا نهادهاند که در دوره خودش خانهای فوقالعاده و مستحکم بود، اما، از نظر آنها آن خانه بهترین خانه در جهان است، در حالی که در شرایط امروز این خانه نیاز به تغییر یافته است. برای مقابله با چنین مقاومتهایی باید آموزشهای اصولی به راه انداخت و منطق بنیادین شرایط نوین را به افراد آموزش داد. آقای دکتر نمکی باید ضمن درک براهین مردم، مستدلتر با مردم سخن بگویند، و به تکرار دستور العملها بسنده نکنند. گرایش سیاستگذاران به صدور بیانیهها و تولید دستورالعملها، به جایی نمیرسد و مردم کار خود را خواهند کرد. باید اصول و منطق فکری حامی تغییر را با مردم مطرح کرد.
▬ سومین و آخرین نکتهای که باید در ارتباط با تجربه نیروهای «جهادگرا» در قبال مسائل «نرمالیزاسیون» گفت، این است که سازمان عمل کننده در موضوعاتی که نیاز به روحیه «جهادگرا» دارد، باید خودش به قدر قابل قبولی چابک باشد، و توان لازم برای جذب خلاقیتها را داشته باشد. باید با سرعت عمل، مسائل آینده را برآورد کند، و پیش از آن برای مردم راهحل تولید نماید. فیالمثل وزارت بهداشت درست یک روز مانده به برپایی عزای محرم، اعلام کرد که برگزاری مراسم در مکان مسقف ممنوع است! در حالی که حضور مردم در مکان مسقف مترو یا هواپیما، از جانب سیاستگذار ممنوع اعلام نشده بود، و هیأتها خود را برای این شرایط مهیا کرده بودند، ناگهان و دیرهنگام، ممنوعیتهای سؤالبرانگیز اعلام گردید، و این نشان داد که ستاد مربوطه چابکی لازم برای تصمیمسازی و ادای توضیحات برای توجیه مردم را ندارد. این واقعیت را مقایسه بفرمایید با سه سخنرانی سید حسن نصرالله آن هم در شرایط امروز لبنان که در آنها مشخصاً به موضوع احتیاطهای لازم در مورد کوید۱۹ پرداخته شده، و انتظامات ضروری برای برگزاری مناسب و محتاط مراسم، گوشزد گردیده است (توأم با برخی اقتباسهای آزاد).
مأخذ:صبحنو
هو العلیم